پیکایل،شکار لحظه ها

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

 

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

پیکایل،شکار لحظه ها

سلام،
پیکایل محلی است برای دیدن و شنیدن زیبایی های معنوی و مادی که کمتر به چشم آمدند و شنیده شده اند. پس با ما همراه شوید.
مطالب پیکایلی:
- نادیدنی:شامل شکار لحظه هایی که توسط
دوربین گوشیم(پیکایل)گرفته شده.{تصاویری
که توسـط گوشیم گـرفته شـده با لوگو وبـلاگ
منتشر میشه و بقیه با ذکر منبع.}
- ناشنیدنی:روایـات، حکایـات و مطـالب دینی
کــم گفته شده و کمتر شنیده شده...!
- طرح: شـامـل پوستـرهــای منــاسبـتی بـا
موضوعات روزهستش.
- وبگردی: معرفی وبلاگ و وب سایت های زیبا
-عرفان های نو ظهور: مطالعاتم در مورد مکاتب
نو ظهور و سردسته هاشون.
-...
یا حق/.

آخرین نظرات
نویسندگان
نشان دوستان
پیوندها


بدون شرحـــــ...
نام عکاس: جلال شمس آذران

 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

...و رسید روزیکه آخرین معصوم روی زمین تنها شد تا تنهایی و غربتش ننگی باشد بر پیشانی بنی آدمیان، که از خود مهربانی را دور کرده اند که ضامن سعادت دنیا و آخرتشان است.  آجـــــرکــــ یا بقیــــة الله موسسه عترت نور
شهادت امام حسن عسگری علیه السلام رو به محضر امام زمان (ارواحنا له الفدا) و نایب بر حقش و تمام شیعیان و دوست داران اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض میکنم.در کتاب اصول کافی،جلد یک شیخ کلینی(ره) داستانی جالب از امام حسن عسگری علیه السلام نقل می کند که برای پزشکان و متخصصان باید قابل توجه باشد و تحقیق بر روی آن حتماً نتیجه شگرفی در علم پزشکی ایجاد خواهد کرد و سلامتی بیماران قلبی را در پی خواهد داشت و امیدوارم مورد توجه پزشکان متخصص قلب و عروق قرار بگیرد و داستان از این قرار است:
 

 {(سابقا رسم بود (و اکنون نیز کم و بیش دیده می شود) که برای کم کردن فشار خون یا صاف نمودن آن،فصد می کردند، رگی را سوراخ می نمودند، تا از آن مقداری خون بیرون بیاید و به آن شخصی یا طبیبی  که این کار را می کند (رگزن) می گفتند؛

یک نفر رگزن نصرانی می گوید: امام حسن عسکری (علیه السلام) هنگام ظهر مرا طلبید و رگی از بدنش را به من نشان داد و فرمود: این رگ را بزن!. من آن رگ را نمی شناختم، با خود گفتم: کاری عجیب تر از این ندیده ام، از یک سو به من دستور می دهد، رگی را که نمی شناسم، بشکافم و از سوی دیگر هنگام ظهر که وقت رگ زدن نیست، این دستور را به من میدهد. به هر حال، سخنش را اطاعت کردم و آن رگ مورد نظر امام را زدم و محل آن را بستم،

به من فرمود: در همین خانه درانتظار من باش. وقتی که شب شد، مرا طلبید و فرمود: محل بسته را باز کن، باز کردم، سپس فرمود: ببند، بستم. فرمود: در این خانه در انتظار من باش، وقتی که نصف شب شد مرا طلبید و فرمود: محل بسته را باز کن، من بیشتر از آغاز کار، تعجب کردم، در عین حال سکوت کردم، وقتی که محل بسته را گشودم خون سفیدی مانند نمک بیرون آمد، سپس به من فرمود: ببند، محل را بستم، بازفرمود: در خانه باش. هنگامی که صبح شد به سرپرست مخارج خانه اش فرمود: سه دینار به من بدهد، او سه دینار به من داد و من از خانه آن حضرت بیرون آمدم.

این موضوع همچنان برایم مبهم بود تا اینکه نزد بختیشوع (طبیب معروف مسیحی) رفتم و ماجرارا به او گزارش دادم...

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید..

با سلام خدمت پیکایلی های عزیز؛ طبق قولی که داده بودم بخش آخر و سوّم این بحث آماده است؛
 در بخش اول این مطلب به بیان داستان گفتگوی پیامبر مکرم اسلام و مسیحیان نجران و گفتگوی امام رضا علیه السلام و جاثلیق رهبر مسیحیان اشاره شد و در بخش دوّم به دلایل مشتبه شدن امر بر مسیحیان و دلایل اینکه فرد به صلیب کشیده شده شخصی غیر از حضرت عیسی علیه السلام بود اشاره شد و اما بخش آخر:

 {بخش اول و دوم را نخوانده اید؟ بخش اول. بخش دوّم}

-...و خدایى که آسمان‏ها مٌلک اوست، چه نیازى به فرزند و شریک دارد؟ «سبحانه ان یکون له ولد له ما فى السموات»موسسه عترت نور

و در سوره مائده، بعد از بیان قضیه درخواست غذای آسمانی توسط حورایون از حضرت عیسی ، حضرت عیسی مسیح  بصراحت اعلام می کنه که من نه خدایم و نه چنین چیزی به مردم گفته ام:

و آنگاه که خدا به عیسی بن مریم گفت : آیا تو به مردم گفتی که مرا و، مادرم را سوای الله به خدایی گیرید؟ گفت : به پاکی یاد می کنم تو را نسزد مرا که چیزی گویم که نه شایسته آن باشم اگر من چنین گفته بودم تو خود می دانستی زیرا به آنچه در ضمیر من می گذرد دانایی و من از آنچه در ذات تو است بی خبرم زیرا تو داناترین کسان به غیب هستی

گاهى سؤال و توبیخ یک بی گناه، براى هشدار به دیگران است. «ءأنت قلت» گاهى به در مى‏گویند تا دیوار بشنود. و اینگونه خداوند برای فهم ما سخن خود را مفهوم تر به عقل انسان و گاه با ادبیات عامه فهم بیان می کند.

در علت اینکه مسیحیان چرا حضرت عیسی را خدا می دانند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

1- متولد شدن از مادر، بدون وجود پدر
2- زنده کردن مردگان و برخیزاندن آنها از قبر
3- خلق کردن پرنده ای از گل و دمیدن در آن و جان گرفته گل پرنده ای شکل
4- شفاء کور مادر زاد و شفای بیماری پیسی

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید..

[عکس]
{عکس از آرشیو گرفته شده و توسط پیکیال گرفته نشده است.}

این عکس رو خیلی قبل پیش دیده بودم، امروز بعد از مدتها دوباره دیدمش بفکرم رسید بزارم تو وبلاگ تا حال و هوایی  عوض کنیم.موقع نیگا کردن عکس، یک حس عجیب و غریبی به آدم دست میده که گذشت زمان رو به یاد میاره که فرنگی ها یهش میگن: نوستالژی؛موسسه عترت نور

{نوستالژی:دلتنگی برای میهن،احساس غربت به فارسی روان میشود یادمان یا یادمانه نوستالژی  را می توان در احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته، تعریف کرد. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه‌است. واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه‌است، تعریف کرده‌است.


پانوشت: وقتی پترس با انگشتش مانع شکستن سد خیالی و افسانه ای شد، ما دهقان فداکار را داشتیم که به خاطر سد کردن راه قطار یک دست مفصل کتک از لوکوموتیو ران خورد...!

کلیپ تصویری من مدیر جلسه‌ام؛ روایتی از ناگفته های جلسه نمایندگان چهار نامزد انتخابات دهم ریاست جمهوری با رهبر معظم انقلاب حتماً نگاه کنید.

 

با سلام خدمت پیکایلی های عزیز؛ همونطوری که قول داده بودم بخش دوم این بحث رو آماده کردم و امیدوارم براتون مفید واقع بشه؛در بخش اول بعد از بیان داستان آمدن مسیحیان نجران به خدمت پیامبر مکرم اسلام و گله مندی از ایشان در مورد سخنانی که در مورد عبد بودن حضرت عیسی مسیح می فرمایند به شرح داستان گفتگوی امام رضا علیه السلام و جاثلیق رهبر مسیحیان اشاره شد و اینکه حضرت عیسی علیه السلام در قرآن 17 بار و در  اناجیل 80 بار به حضرت مریم سلام الله علیها نسبت داده شده و خود را بنده ای از بندگان خدا معرفی می کند. {بخش اول را نخوانده اید؟ اینجا کلیک کنید.} و...

حال باید بدنبال دلایلی باشیم که علت مشتبه شدن امر بر مسیحیان را روشن کند و البته دلایلی برای اینکه فرد به صلیب کشیده شده کسی بجز حضرت عیسی علیه السلام است، در تفسیر نور در شرح این آیه اینگونه می خوانیم:

1- مأموران دستگیر کننده، رومى و غریب بودند و حضرت عیسى ‏علیه السلام را نمى‏شناختند. 
(در تفسیر فرقان نیز آمده است: احتمالا کسی که بنای خیانت داشت و با گرفتن پول،عیسی را به مخالفان معرفی کرد، خود به شکل حضرت تبدیل شد و گرفتار گشت)
2- اقدام براى دستگیرى عیسى، شبانه بود.موسسه عترت نور
3- شخص دستگیر شده، از خداوند شکایت کرد. که این شکایت با مقام نبوّت سازگار نیست.
4- همه انجیل‏هاى مسیحیان که فدا شدن عیسى وبه دارآویختن او را با آب وتاب نقل کرده ‏اند، سالها پس از عیسى نوشته شده وامکان خطا در آنها بسیار است.
5- گروه‏هایى از مسیحیان مسأله صلیب را قبول ندارند و در اناجیل هم تناقضاتى است که موضوع را مبهم مى‏کند.
6- و ششم بیان محکم خداوند در محافظت از حضرت عیسی در مقابل بدخواهان و قوم بنی اسرائیل؛ در آیه شریفه 110 سوره مبارکه مائده می خوانیم*:
 

وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ

    بااین دلایل روشن نزد بنی اسرائیل آمدی ، من آنان را از آسیب رساندن به تو بازداشتم.

 در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

[عکس: جستجوگر فارسی ســـلام]

اولین وب سایتی که می خوام تویه وبگردی پیکایل براتون معرفیش کنم، جستجوگر هوشمند فراگیر فارسی "سلام" هست. حتما شما هم تویه وبگردی هاتون به جستجوگر های فارسی برخورد کردین که کارایی و قدرت چندانی نداشتند و شما بعد از چندبار استفاده از اونا، استفاده از جستجوگر های خارجی رو ترجیح دادین اما امروز می خوام جستجوگری رو بهتون معرفی کنم که حتماً نظرتون رو عوض خواهد کرد:موسسه عترت نور

 جستجوگر هوشمند "سلام" امکانات عالی و نتایج جستجو مفیدی داره و به جرات میشه گفت کامل تر، دقیق تر و هوشمندتر از گوگل، یاهو و بینگ عمل می کنه که علت اونم استفاده هوشمندانه اون از جستجوگر های ذکر شده است و البته با استفاده از الگوریتم های اختصاصی سازگار با ویژگی های زبان فارسی، افزایش مضاعف دقت جستجوهای عبارات فارسی را هم به همراه داشته است.


من عبارت "مقالات علمی کامپیوتری" رو تو "سلام" و "گوگل" مقایسه کردم و نتیجه ای که "سلام" به شما نشون می ده به دلیل امکانات اون، خصوصاً حذف سایت های تبلیغاتی خیلی کاربردی تر و بدرد بخور تره و 80 درصد نتایج گوگل رو شما میتونید تو جستجوی عباراتتون تو سلام بدست بیارید که البته می تونید نسبت این شباهت رو با استفاده از[عکس:امکانات بیشتر] امکانات بیشتر جابجا کنید.

لطفاً در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

عکس: حضرت مسیح (ع)
سلام به پیکایلی ها عزیز؛ مدتی پیش یعنی 10 پست قبل، تویه ناشنیدنی(12) مطلبی با عنوان "پیشنهاد ابلیســــ...! و پاسخ عیسی مسیحـــ (علیه السلام)" قول دادم مطلبی برای اثبات عروج حضرت مسیح علیه السلام و رد ادعای تثلیث رو براتون گردآوری کنم که امروز خدا رو شکر میکنم که فرصت وفای به عهدم رو مهیا کرد،اما به دلیل زیاد شدن حجم این مطلب انشالله در 3 مطلب ناشنیدنی به مرور روی وبلاگ ارسال میشه و امیدوارم مفید واقع بشود.موسسه عترت نور

* و اما بخش اوّل تثلیث مسیحیت و پاسخ قرآن:
     ''طایفه‏ اى از مسیحیان نجران خدمت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) رسیدند و عرض کردند: چرا نسبت به پیشواى ما خورده مى‏گیرى؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: من چه عیبى بر او گذاشتم؟ گفتند: تو مى‏گویى او بنده خدا و پیامبر او بوده است!

این مطلب، شان نزولی است بر آیه شریفه 172 سوره مبارکه نساء که بعد از این گفتگو نازل شد:

 

لَّن یَسْتَنکِفَ الْمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبْداً لِّلّهِ وَلاَ الْمَلآئِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن یَسْتَنکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیهِ جَمِیعًا

مسیح ابایی نداشت که یکی از بندگان خدا باشد و ملائکه مقرب نیز ابایی ندارند هر که از پرستش خداوند سر باز زند و سرکشی کند ، بداند که خدا همه را در نزد خود محشور خواهد ساخت.

 

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

نادیدنی (21): فصل امتحانات...

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۱۹ ب.ظ
[عکس:فصل امتحانات]
بدون شرحــــــــــ...
 
بفرمایید حدیث:
امام علی علیه السلام:
هر ظرفی از انچه در ان می نهند پر شود ، مگر ظرف دانش که هر چه در ان می نهند فراختر می شود.موسسه عترت نور

طرح (5): آقا مجتبی تهرانی(ره)

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۱۸ ب.ظ
عکس: آقا مجتبی تهرانی
انالله وانا الیه راجعون
حالم خراب است
... تا می آید که 313 کبوتر یکجا آماده شوند، از میانشان کبوترانی پر می گشایند زمینیان را ترک می کنند. حالم خراب است چون بعد از این بجای پسوند(حفظه الله) برای آیت الله آقا مجتبی تهرانی باید نوشت: (ره)
 ای کاش روزگار امانی دهد تا 313 کبوتر لانه ای کنند که بد است وضع جهان؛ روحش شاد ، وجود ما ناشادموسسه عترت نور

یادداشت:
خوبان عالم دستچین میشوند راست است راست؛
عرض تسلیت دارم خدمت  حجت الاسلام مصطفی اسماعیلی صاحب وبلاگ سوزن بان که همسر فداکارشان را از دست دادند. واقعاً مایع تاسف و تعجب ما شد...از خداوند منان برای ایشان و خانواده شان صبر و برای آنمرحومه علو درجات رو از خداوند متعال می خوام و امیدوارم مارو هم در غم از دست دادن عزیزشان شریک بدانند.
 

پانوشت: الهی! در دل دوستان تو، نور عنایت پیداست و جان ها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست چون تو مولا که راست؟ و چون تو دوست کجاست؟
الهی طمعاً فی رأفتک..! وارحمنی یا مولای...
وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا(نسا-165)
خداوند با موسى به طرزى خاص (بى‏پرده و بدون واسطه) سخن گفت.
(به خواندن همه تورات به سمع او در یک قیام 72 ساعته)

همه‏ ى پیامبران طرف سخن خدایند، ولى در این میان تنها حضرت موسى‏ علیه السلام «کلیم اللّه» شده است.موسسه عترت نور
خداوند متعال
به موسی (ع) وحی کرد: ( آیا می دانی چرا تنها تو را در میان بندگانم، کلیم (هم سخن) خود قراردادم؟) موسی گفت: پروردگارا رازش چیست؟ خداوند به او وحی کرد: (من بندگانم را زیر و رو کردم، کسی را در میان آنها متواضع تراز تو در پیشگاه خود، ندیدم، یا موسی انک اذا صلیت وضعت خدک علی التراب (ای موسی! همانا تو هنگامی که نماز می گذاری، صورت خود را روی خاک می نهی) (این است راز وصول تو به مقام هم سخنی با من)

نشر توسط پیکایل منبع: اصول کافی و تفسیر نور

پانوشت: در کربلا قضیه امان نامه ثابت کرد، عباس (علیه السلام) هم که باشی، دشمن برای جدا کردن تو از ولایت طمع می کند. نهم دی روز طنین فریاد لبیک یا خامنه ای مبارکباد.


روایت شده چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اسلام را در مدینه آشکار کرد و مردم را علنا به اسلام دعوت نمود، حسد عبدالله بن ابی (رئیس منافقان ) بر پیامبر خدا شدت یافت پس آن حضرت را با اصحابش بر طعام مسمومی دعوت نمود تا اورا شهید نماید پس جبرئیل نازل شد و آنچه او اراده کرده بود به حضرت خبر داد .موسسه عترت نور
پس وقتی بر سر سفره نشستند ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود : (( یا علی تعویذ و دعای مفید را بر این طعام بخوان ، پس آن حضرت این دعا را خواند.
بسم الله الشافی ، بسم الکافی ، بسم الله المعافی ، بسم الله الذی لایضر مع اسمه شی ء و لاداء فی الارض و لافی السماء و هو السمیع العلیم. ))
پس حضرت رسول صلی علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و هر که با آنها بودند از آن غذا خوردند تا سیر شدند ، و سالم از سر سفره بر خواستند ، پس چون عبدالله بن ابی این قضیه را مشاهده کرد ، خیال کرد و غذا را مسموم نکرده ، پس با دوستان خود بر سر سفره نشستند و بقیه طعام را خوردند و همگی هلاک شدند

منبع:گنجینه جواهر م.مفتاح النبوة
نشر توسط پیکایل


پانوشت: چند روز پیش حدیثی از امام صادق علیه السلام خوندم که یه جور حسی توش بود سخن به طور سوزناکی از مظلومیت امام علی علیه السلام حکایت میکرد ولی با صلابت هر چه تمام بیان شده بود؛ شیعه علی ابن ابطالب باشی و اشک از چشمات نریزه عجیبه!!! 

و سخن این بود:

على علیه السلام هزاران شاهد در غدیر خم داشت، ولى نتوانست حقّ خود را بگیرد، در حالى که اگر یک مسلمان دو شاهد داشته باشد، حقّ خود را مى‏گیرد!

عبدالله بن مبارک گوید : به زیارت خانه خدا می رفتم . در بین راه زنی فرتوت با چادری یشمین دیدم . گفتم : السلام علیک .گفت : سَلامٌ قَولا مِن رَبٍّ رَحیمٍ (و سلامی که سخن پروردگار مهربان است). گفتم : در این مکان چه می کنی ؟ گفت : وَ مَن یُضلِلِ الُله فَلا هادِیَ لَهُ (هر کس را که خدا گمراه کند هیچ راهنمایی برایش نیست).
دانستم که راه  را گم کرده است . پرسیدم : به کجا می روی ؟ گفت : سُبحانَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الَاقصی.(پاک و منزّه است آن (خدایى) که بنده‏ اش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصى‏ که اطرافش را برکت داده‏ایم شبانه بُرد،) فهمیدم به مکه رفته و اکنون عازم بیت المقدس می باشد.موسسه عترت نور

 گفتم : چه مدتی است در اینجا بسر می بری ؟ گفت : ثَلاثُ لَیالٍ سَوِیا.(سه شبانه روز) گفتم :غذائی با تو نمی بینم ، چه می خوری ؟ گفت : هُوَ یُطعِمُنی وَ یَسقینِ (کسی که هم او غذایم می‏دهد و آبم می‏دهد). گفتم : چگونه وضوء می گیری ؟ گفت : فَاِن لَم تَجِدوُا ماءًفَتَیَمَّمُوا صَعیدا.(و آبی نیافتید تا غسل کنید ، و یا وضو بگیرید ، با خاک پاک تیمم کنید) گفتم : مقداری غذا با من هست میل می کنی ؟ گفت : ثُمَّ اَتِمُّوا الصِّیامَ اِلَی اللَّیلِ (و روزه را به شب برسانید). گفتم : ماه رمضان نیست ، میتوانی افطار کنی . گفت :

عکس: حضرت مسیح (ع)
روزی ابلیس بر حضرت عیسی مسیح(ع) ظاهر شد ، و به او گفت : مگر تو نمی گوئی هیچ چیزی به انسان نمی رسد مگر اینکه خداوند آن را برایش مقدر کرده باشد . عیسی(ع) پاسخ داد : آری ، چنین است . ابلیس گفت: پس بیا خودت را از بالای این قله کوه به پائین پرت کن . اگر برای تو سلامتی مقدر شده باشد سالم خواهی ماند ، و اگر سلامتی مقدر نشده بود که . . . عیسی(ع) : ای ملعون ، خداوند بندگانش را امتحان می کند ، نه بنده ، خدایش را .موسسه عترت نور


پانوشت: چندی پیش مطلبی خوندم در مورد دلایل عروج حضرت مسیح  و دلایلی بر رد ادعای تثلیث که خیلی زیبا و دلچسب بیان شده بود انشالله بعداً تو قالب یک ناشنیدنی میارم.
عکس: لا فَتى اِلاّ عَلِىّ...لا سَیفَ اِلاّ ذُو الفَقار...
ابووائل نقل می کند:
روزی همراه عمربن خطاب بودم، عمر برگشت ترسناک به عقب نگاه کرد. گفتم: چرا ترسیدی؟ گفت: وای بر تو! مگر شیر درنده، انسان بخشنده، شکافنده صفوف شجاعان و کوبنده طغیان گران و ستم پیشگان را نمی بینی؟ گفتم: او علی بن ابی طالب است.

گفت: شما او را به خوبی نشناخته ای! نزدیک بیا از شجاعت و قهرمانی علی علیه السلام برای تو بگویم، ابووائل می گوید نزدیک رفتم، گفت:  در جنگ احد، با پیامبر پیمان بستیم که فرار نکنیم و هر کس از ما فرار کند، او گمراه است و هر کدام از ما کشته شود، او شهید است و پیامبر صلی الله علیه و آله سرپرست اوست. موسسه عترت نور

هنگامی که آتش جنگ، شعله ور شد، هر دو لشکر به یکدیگرهجوم بردند ناگهان! صد فرمانده دلاور، که هر کدام صد نفر جنگجو در اختیار داشتند، دسته دسته به ما حمله کردند، به طوری که توان جنگی را از دست دادیم و با کمال آشفتگی از میدان فرار کردیم. در میان جنگ تنها  علی علیه السلام ماند.

ناگاه!  علی علیه السلام را دیدم، که مانند شیر پنجه افکن، راه را بر ما بست، و...

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

عکس: اسلام علیک یا اباصالح المهدی
 
حکایت می کنند وقتی که حضرت یوسف صدیق علیه السلام را به مصر بردند تا در معرض فروش بگذارند ، پول های زیادی برای خریداری یوسف علیه السلام حاضر کردند ، ناگاه پیر زنی کلاف ریسمانی برای خرید حضرت یوسف علیه السلام آورد .موسسه عترت نور

شخصی به آن پیر زن گفت:
ای نادان با این همه مالی که اشراف برای خرید او حاضر کردند ، تو را چه می شود که به این کلاف ریسمان طمع داری ، یوسف را خریداری کنی... ! پیره زن گفت : می دانم به این مقدار ناقابل یوسف را به من نمی دهند ، لکن مقصودم این است که وقتی خریداران یوسف تعدادشان را شماره کردند من هم داخل آنها محسوب شوم .

''گفت یوسف را چو می فروختند مصریان از شوق او می سوختند، زان زن خونی بخون آغشته بود، ریسمانی چند بر هم آغشته بود، در میان جمع آمد باخروش، گفت کی دلال کنعانی فروش، این زمین بستان و با من بیع کن، دست در دست منش نه، بی سخن خنده آمد مرد را، گفت ای سلیم نیست در خور تو این  یتیم، ییره زن گفتا که دانستم یقین، کین پسر را کس نی فروشد بدین، لیک اینم بس که دشمن چه دوست گوید این زن از خریداران اوست.

داستانی از پیامبر مکرم اسلام که مربوط به قضیه فروش یوسف است:

روزی حضرت محمّد (صل الله علیه و آله وسلم)  برای اقامه نماز عازم مسجد بودند، در بین راه با کودکان روبرو گردیدند که سرگرم بازی بودند. آنان با دیدن حضرت ، نزد ایشان آمده و برگرد آن حضرت حلقه زدند و از حضرت خواستند که آنها را...


در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

نا شنیدنی (8): 20 بار شهید شوید...!

دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۱، ۰۹:۳۲ ب.ظ
حضرت مهدی علیه السلام و حضرت مسیح علیه السلام در راهند
 
جابر جعفی نقل می کند: بعد از خاتمه اعمال حج، با جمعی به خدمت امام محمد باقر علیه السلام رسیدیم. هنگامی که خواستیم با حضرت وداع کنیم، عرض کردیم توصیه ای بفرمایند! امام اظهار داشتند:  اقویای شما به ضعفا کمک کنند! اغنیا از فقرا دلجویی نمایند! هر یک از شما خیر خواه برادر دینی اش باشد.موسسه عترت نور

و آنچه برای خود می خواهد برای او نیز بخواهد! اسرار ما را از نااهلان مخفی دارید، و مردم را بر ما مسلط نکنید! به گفته های ما و آنچه از ما به شما می رسانند توجه کنید؛ اگر دیدید موافق قرآن است،آن را بپذیرید و چنانچه آن را موافق قرآن نیافتید، بر زمین بیاندازید! اگر مطلبی بر شما مشتبه شد، درباره آن تصمیمی نگیرید و آنرا به ما عرضه دارید تا آن طور که لازم است برای شما تشریح کنیم.

اگر شما چنین بودید که توصیه شد و از این حدود تجاوز نکردید و پیش از زمان قائم ما کسی از شما بمیرد، شهید از دنیا رفته است. هر کس قائم ما را درک کند و در رکاب او کشته شود،ثواب دو شهید دارد و هر کس در رکاب او یکی از دشمنــان ما را به قتل برساند، ثواب بیست شهید خواهد داشت.
 
تسلیت
پانوشت2:
اعتماد بخدا، بهای هر چیز گرانبها و نردبانی به سوی هر بلندایی است.
 امام جواد الائمه علیه السلام

نشر توسط پیکایل؛ منبـــــع: کتــــاب بحـــــارالانــــــوار
به همــت مــرکز تحقیقــات رایانه ای قائمــیه اصفــهان

نا شنیدنی (7): با دوستان، مدارا...!

سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۱۹ ب.ظ
زیبای داستانیه من که حض کردم. بخشش روز قیامت عجب لذتی داره چه شخص بخشنده باشی چه شخصی که مورد بخشش قرار بگیری ولی مطمئنا بخشش تو این دنیا هم کم ثوابی نداره انشالله ناشنیدنی هم در مورد بخشش این دنیـا بعـداً می زارم.
(یا حق)


رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که نشسته بودند، ناگهان لبخندی بر لبانشان نقش بست، به طوری که دندان هایشان نمایان شد! از ایشان علــت خنــده را پرسیدند.
حضرت فرمودند:
 دو نفر از امت من می آیند و در پیشگاه پروردگار قرار می گیرند؛ یکی از آنان میگوید: خدایا! حق مرا از ایشان بگیر! خداوند متعال می فرماید: حق برادرت را بده! عرض می کند: خدایا! از اعمال نیک من چیزی نمانده متاعی دنیوی هم که ندارم.موسسه عترت نور

 آنگاه صاحب حق می گوید: پروردگارا! حالا که چنین است از گناهان من بر او بار کن! پس از آن اشک از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد و فرمودند: آن روز، روزی است که مردم احتیاج دارند گناهانشان را کسی حمل کند. خداوند به آن کس که حقش را می خواهد می فرماید: چشمت را برگردان، به سوی بهشت نگاه کن، چه می بینی؟ آنوقت سرش را بلند می کند، آنچه را که موجب شگفتی اوست از نعمت های خوب میبیند، عرض می کند: پروردگارا! اینهابرای کیست؟

خداوند می فرماید: برای کسی است که بهایش را به من بدهد. عرض می کند: چه کسی می تواند بهایش را بپردازد؟ خداوند می فرماید: تو. می پرسد: چگونه من میتوانم؟ می فرماید: به گذشت تو از برادرت. عرض می کند: خدایا! از او گذشتم. بعد از آن، خداوند می فرماید: دست برادر دینی ات را بگیر و وارد بهشت شوید!

آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: پرهیزکار  باشید و مابین خودتان را اصلاح کنید!

پانوشت: خدای مهربان آن روز که شیطان طمع می کند در بخشش و کرمش همان خدای مهربان امروز است... بخوانیمش...!

(فقط یادی هم از غریبی که 1138 سال است سرگردان بیابان هاست را هم بکنید که گشایش کار ما در گشایش و ظهور آن امام خوبی هاست.)

نشر توسط پیکایل؛ منبـــــع: کتــــاب بحـــــارالانــــــوار
به همــت مــرکز تحقیقــات رایانه ای قائمــیه اصفــهان

 

نا شنیدنی (6): دین آسان با قوانین آسان

شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۵۳ ب.ظ


شخصی یکی از قوانین مذهبی را شکسته و خطا کار شده بود. خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله رسید و گفت: هلاک شدم! هلاک شدم! پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسید: چه کار کرده ای؟ مرد گفت: در ماه رمضان با زنم همبستر شده ام. اکنون چاره چیست؟ حضرت فرمود: یک نفر غلام بخر و آزاد کن! مرد گفت: نمی توانم. پیامبر صلی الله علیه و آله: دو ماه روزه بگیر! مرد: توانای دو ماه روزه گرفتن ندارم.موسسه عترت نور

 پیامبر صلی الله علیه و آله: برو شصت فقیر را غذا بده! مرد: برای خوراک دادن شصت نفر فقیر وسیله ای ندارم. پیامبر صلی الله علیه و آله کمی سکوت کرد. در این وقت شخص دیگری وارد شد و یک سبد خرما به پیغمبر تقدیم کرد. حضرت فرمود: این سبد خرما را ببر و در بین مردم فقیر تقسیم کن!

مرد عرض کرد: ای پیامبر خدا! در سراسر این شهر هیچ کس از من فقیرتر نیست. حضرت خندید و گفت: بسیار خوب، برو این خرماها را میان زن و فرزندانت تقسیم کن.


پانوشت: چه دنیایی شده است! خوبان آن بد، و بدان آن خوبند... دنیا گولمان نزند! مبادا بد شویم تا خوب شویم!

منبع:
نشر توسط پیکایل؛ منبـــــع: کتــــاب بحـــــارالانــــــوار
به همــت مــرکز تحقیقــات رایانه ای قائمــیه اصفــهان

 

نا شنیدنی (5): نصیحتی جالب و عمیق از ابوذر غفاری.

چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ۰۸:۰۷ ب.ظ


سر،نوشت:چنان برای آینده برنامه ریزی کن که گویی هرگز نمیمیری و چنان آماده مرگ باش که گویی لحظه های آخر عمر را سپری می کنی.امام علی علیه السلام.

مردی برای ابوذر غفاری گفت: چیزی از علم را به من هدیه کن. ابوذر در پاسخ نوشت: علم، بسیار است ولی اگر بتوانی به آنکه دوستش داری، بدی نرسانی، چین کاری را انجام بده (که بهتر از علم است).

او گفت: مگر کسی به چیزیکه دوستش دارد بدی می کند؟موسسه عترت نور

ابوذر گفت: آری، تو جانت را از همه چیز بیشتر دوست داری، وقتی که گناه کردی، در حقیقت به جان خود بدی نموده ای (چرا که گناه برای انسان، هم ضرر دنیوی دارد و هم ضرر آخرتی)

امام صادق علیه السلام به معتب مسؤول خرج خانه خود فرمودند:  معتب اجناس در حال گران شدن است ما امسال در خانه چه مقدار خوراکی داریم؟  معتب: عرض کردم: به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش! معتب عرض کرد: یابن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.موسسه عترت نور

امام صادق علیه السلام فرمودند: سخن همین است که گفتم، همه گندم ها را در اختیار مردم بگذار و بفروش! معتب می گوید: پس از آنکه گندم ها را فروختم و نتیجه را به امام اطلاع دادم.

امام صادق علیه السلام فرمودند: بعد از این، نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر؛ نان خانه من ازاین پس، باید نیمی از گندم و نیمی از جو باشد و نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می کنند، تفاوت داشته باشد.من بحمدالله  توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمی کنم تا در پیشگاه الهی اقتصاد و محاسبه در زندگی را رعایت کرده باشم.

شنیدم جدیداً تعدادی از مردم بعضی از وسایل و مواد غذایی (رب،روغن،لبنیات مدت دار و...) را می خرند و انبار می کنند (از چند عدد تا چند کارتن) و  هفته بعد و یا چند ماه بعد گه گران شد آن را می فروشند!!! احتکار به همین راحتی!؟ آیا ما شیعه این امامیم!؟
بعد همین ما؛ می نشینیم و از ژاپن می گویم که زلزله شد و مردم به فروشگاها هجوم نیاوردند و فقط به اندازه نیاز وسایل و مواد غذایی خریداری کردند!؟
یا مقیل الاثرات نادیده بگیر و ببخش و دلمان را زنده کن چه به حال و روزمان آمده حرص و هوس سراپایمان را گرفته...

پانوشت:و ما هی در قنوت بگوییم یا مهدی خدا کند که بیایی و تو مولا جان ندا کنی؛ خدا کند که بخواهی!