پیکایل،شکار لحظه ها

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

 

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

پیکایل،شکار لحظه ها

سلام،
پیکایل محلی است برای دیدن و شنیدن زیبایی های معنوی و مادی که کمتر به چشم آمدند و شنیده شده اند. پس با ما همراه شوید.
مطالب پیکایلی:
- نادیدنی:شامل شکار لحظه هایی که توسط
دوربین گوشیم(پیکایل)گرفته شده.{تصاویری
که توسـط گوشیم گـرفته شـده با لوگو وبـلاگ
منتشر میشه و بقیه با ذکر منبع.}
- ناشنیدنی:روایـات، حکایـات و مطـالب دینی
کــم گفته شده و کمتر شنیده شده...!
- طرح: شـامـل پوستـرهــای منــاسبـتی بـا
موضوعات روزهستش.
- وبگردی: معرفی وبلاگ و وب سایت های زیبا
-عرفان های نو ظهور: مطالعاتم در مورد مکاتب
نو ظهور و سردسته هاشون.
-...
یا حق/.

آخرین نظرات
نویسندگان
نشان دوستان
پیوندها

.

سردار فاتح بدر و خیبر شهید  مهدی باکری
سردار فاتح عملیات بدر و خیبر شهید مهدی باکری.

{کسی که شهید احمد کاظمی از او بعنوان فرمانده خود یاد می کرد.}

[دانلود پوستر با سایز بزرگتر]

 

آقا مهدی مرا بعنوان مسئول تدارکات لشکر انتخاب کرده بود. انباردارمان آمد و به من گفت: «یه بسیجی اینجاست که اندازه ی ده نفر کار میکنه، هیچی نمی خواد، نه مرخصی، نه تشویقی، اگه می شه این نیرو رو بدین به من.» گفتم: «کیه این که تو می گی؟ » گفت: « الان داره گونی خالی می کنه. به جای یکی هم دو تا دوتا گونی میبره تو انبار.» گفتم: «بریم ببینمش.» انباردار گفت: «اونجاست، اونو می گم.»

فاصله کمی زیاد بود و اون هم مشغول کار کردن. جلوتر که رفتبم، هنوز به اونجا نرسیده بودیم که دیدم کسی را که او ازش تعریف و تمجید میکند، آقا مهدیه. همین که من او را دیدم، او هم مرا دید و بلافاصله با اشاره ی چشم و ابرو به من فهامند که چیزی نگویم.

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

جلوتر که رفتیم، گفت: « هیچی نگو، بذار کارمو انجام بدم.» اما من اصلاً توی حال خودم نبودم، با این حال حرفی نزدم؛ تا اینکه بار تمام شد. دیگر طاقتم تمام شده بود، رفتم به انباردار گفتم: «هیچ می دونی این بسیجی که بکار گرفتی، کیه؟» گفت: « نه، کیه مگه؟» گفتم: «اون آقا مهدی، فرمانده لشکره.» انباردار از خجالت آب شده بود. دوست داشت زمین دهان باز کند و او را ببلعد.

رفت سراغ آقا مهدی و از او عذرخواهی کرد و می خواست دستش را ببوسد که آقا مهدی اجازه نداد و گفت: «شما که منو وادار نکردین، من وظیفه ی خودم دونستم که به شما کمک کنم. اصلاً خودتون رو ناراحت نکنین.» بعد به من گفت: « مرد حسابی! چی می شد حالا دندون رو جیگر می ذاشتی و حرف نمی زدی؟»/

{راوی طیب خیراللهی مسئول تدارکات وقت لشکر عاشورا}

 

پانوشت: در خشکسالی مردانگی و خزان صداقت یاد بزرگمردان صادقی چون آقا مهدی باکری بخیر، سالروز بزرگ مرد لشکر همیشه پیروز عاشورا گرامی باد./

مطالب مرتبط:

تدریس اصول مدیریت شهید در دانشگاه/ ابتکارات مهندسی آقا مهدی/ امام گفت: پس کو آقای باکری؟

 

  • سید امیر علی حیدری

مهدی باکری

لشکر عاشورا

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم  (۷)

انشاالله ما هم شبیه شهدا بشیم

دست شما درد نکنه بابت دو پستی که از ایشون گذاشتید

یا علی مدد

پاسخ:
قدم رنجه فرمودید
آقا مهدی برای بسیجیان، بخصوص بسیجیان آذربایجان یک الگوی نمونه است...
انشالله در آینده نیز پست های از آقا مهدی خواهم گذاشت
یا حق/.
 هنگامى که عشقى بزرگ‏تر دل را بگیرد، عشق‏هاى کوچک‏تر نردبان آن خواهند بود.


اگر موافقی! اول ما را لینک کن ! و بعد به بنده خبری بده !
یاعلی(ع)


فرهنگ پرواز
پاسخ:
سلام
خوش امدید
با افتخار لینک شدید.
امیدوارم مطالبتون رو مستمراً مطالعه کنم
یا حق/

سلام

 در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است

« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »

تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود

اینک به یمن یاد شهدا جان گرفته است

عالی بود امید وارم ادامه دهندگان راه آن بزرگوارن باشیم!انشالله

سلام 
به اشتراک بزارید لطفا
http://bayanbox.ir/id/3914828007263858237?view
ممنون 
یا حق
پاسخ:
سلام
خدا کشیش آمریکایی رو هم به بلای دچار کنه
تا ببیند عاقبت توهین به انبیاء چیست.
---------------
حتماً تو قسمت پیوند های روزانه به اشتراک گذاشته شد.
انسان به معنای واقعی کلمه....
سلام خدا بر این شهیدان
خدا کند که شرمنده ی این عزیزان نشیم.
شما هم که از خطه ی این برادران شهید هستید.
کاش ما هم مثل این ها از این دنیای پر از آلودگی نجات پیدا می کردیم.
پاسخ:
آقا مهدی انیقدر کاراش معروفه که بچه بسیجی ها وقتی بخوان از اینجور
کارا بکنن وقتی کسی بفهمه یا دوستاش به شوخی بهش می گن :
"آقا مهدی بازی در نیار"
سلام
خیلى جالب بود
توى فیلم اخراجیها هم ى همچین چیزى گذاشته بودن
ولى خوب بود. ممنون
موفق باشید
پاسخ:
هرو جان سلام
آقا مهدی اینقدر از این فروتنی ها انجام داده که اونایی که به ما رسیده
نشان از بزرگواری این سرداره و نحوه زندگی و سیر وسولکش رو نشون
میده، که تا چه حد برای خدا کار میکرده و لحظه ای آرام و قرار نداشته
حتماً  به مرور منتشر خواهم کرد.
-------------------------------------

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">