عرفانهای نو ظهور: اشو و مکتب راجنیشیسم {2}

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام، امیدوارم که از این روزهای معنوی بهره های زیادی رو برده باشید، و دعای فرج رو سردسته دعاهامون قرار داده باشیم چرا که این فرج، فرج و گشایش در تمام حوائج خواهد بود، امّا قبل از وارد شدن به ادامه بحث باید عرض کنم سعی ام بر این که برای خارج نشدن موضوع، از حد حوصله مون، متن بین 10 پاراگراف حداکثر 5 سطری در هر سری باشه، تو قسمت قبل{اینجا} معرفی مکتب راجنیشیسم، به معرفی اُشو پرداختیم و از روحیه های عصیان گری اون حرف زدیم اما در ادامه بحث باید بگم اُشو کسی است که تو کشور هزاران ادیان یا همون کشور خرافات؛ هند بدنیا اومده، دلبستگی زیادی به مذهب تانترا^{1}داره که یکی از فرقه های بین مذهبی بودایی و هندویی است.

 

تفکر او مانند این است که ما بعوض پاسخ صحیح به یک سوال {نیاز آدمی}، در پاسخ آن سوال به اندازه بیشماری پاسخ غلط طراحی کنیم در حالیکه تصحیح جواب های غلط و اثبات نادرست بودن هر کدام نیز طولانی خواهد بود!؟

 

./ تانترای بودایی بیشتر روی مراقبه و تانترای هندویی عشق را مهمتر قلمداد میکند. اُشو با ترکیب مراقبه و عشق مکتبی به وجود آورده که بیشتر روی عشق تاکید داره، در تانترا، یکی از اصولی که وجود دارد این است که برای تسلط بر غریزه جنسی و احاطه بر آن باید آن را ارضا کرد! و نباید آنرا سرکوب کرد، بلکه باید به دقیقترین وجه به اظهار آن پرداخت و در ارضایش کوشید و اُشو برا همین اساس می گوید: « تانترا … راه رهایی! از مسائل جنسی است.» /.

همانطوری که می بینید برای درک عمق فاجعه و تفکر پوج اُشو اصلا نیازی به یک جهان بینی و جبهه فکری محکم و معقولی نیست و  هرکسی می تواند تناقصات متعدد آنرا بشمارد. تفکر اُشو و نظراتش از این باب بیشتر حـاکی از یک عقده درونی است تا یک راه حل برای نجات از دل مشغوله ای که مانع مراقبه است.

 

تفکر او مانند این است که ما بعوض پاسخ صحیح به یک سوال {نیاز آدمی}، در پاسخ آن سوال به اندازه بیشماری پاسخ غلط طراحی کنیم در حالیکه تصحیح جواب های غلط و اثبات نادرست بودن هر کدام نیز طولانی خواهد بود!؟ آیا شما اعتیادی را دیده اید که از معتادش دست بکشد؟! پاسخ خیر است. و جواب این است که فرد معتاد باید بخواهد که از اعتیادش دست بکشد و راه درستی را بعوض راه اشتباه خود برگزیند.

اینجا... . در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

در ادامه اُشو می گوید:

./... . از این رو باید وسوسه ها و هوسها را رها کرد تا به محض سر برآوردن، کام گیرند و افول یابن، تا شخص به آستانه ی مراقبه برسد. پرهیز از هر آنچه هوسها به سوی آن فرا میخوانند دغدغه ساز میشود.آنچه منع میشود، جاذبه پیدا میکند، آنچه انکار میشود، به اشاره فرا میخواندمان! » . تنها آگاهی به بازیهای ذهن است که آزادمان میکند؛ بنا بر این باید با شهامت وسوسه ها را پذیرفت و ارضا کرد تا ذهن دغدغه مند نشده، مانع کشف و شهود قلبی نگردد. /.

 

همانطوری که می بینید اُشو در جمله اولش گفته " هوسها را باید رها کرد؟ "و در در سطر و جمله آخر می گوید " باید با شهامت وسوسه ها را پذیرفت و ارضایشان کرد! " حال تکلیف فرد چیست رها کند یا بپذیرد و ارضایش کند؟ اصولاً لذت ها و شهوت ها تا به لحظه مرگ با انسان هستند چه جنسی و چه لذتهایی مثل خوردن غذا و... و اینها برای زندگی بشری توسط خدا آفریده شده اند، پس در هر لحظه از عمر انسان با انسان هستند و نمی شود در مقطعی با مشغول شدن و غرق شدن در آنها، از دستشان برای باقی عمر خلاص شد.

 

آیا شما اعتیادی را دیده اید که از معتادش دست بکشد؟! پاسخ خیر است. و جواب این است که فرد معتاد باید بخواهد که از اعتیادش دست بکشد و راه درستی را بعوض راه اشتباه خود برگزیند.

 

 اُشو با کناره گیری از لذت ها برای همیشه مخالف است و می گوید چون شما تا ابد درگیر این نوع افکار خواهید شد پس خود را در ورطه لذات بیندازید و بعد از مدتی افول هوس ها در انسان!! به مراقبه بپردازید، البته اضافه می کند اگر کسی صرفاً به خاطر ماندن در لذات بدانها روی بیاورد شقی است و اگر کسی برای گذر از آنها، واردشان شود سعادت مند می شود.

 

نظر اُشو این است که لذات با پاسخ های مقطعی اما حجیم برای همیشه فروکش خواهند کرد! اما این روش درستی نیست در نگاه اسلامی، خود اینها گاه وسیله امتحان و عقوبت است و همیشه پذیرفتن و پاسخ صحیح و شرعی بدانها موجب تعالی انسان می شود و نوعی مراقبه نیز بحساب می آید... . در انتها برای پایان قسمت دوم، بخشی از داستان طولانی و شیرین پانزدهم کتاب داستان راستان رو واستون اینجا میارم که نوعی شاهد مثال است؛
 

استاد شهید مطهری در داستانی "سفیان ثوری" که از سردسته های صوفیان و تارکان دنیا هم معاصر امام جعفر صادق است بعد از نقل جواب مستدل و محکم امام به آنها، به نقل 2 داستان زیبا از جناب سلمان فارسی(ره) و ابوذر (ره) می پردازد که قسمتی از سخنان سلمان فارسی اینگونه آمده است: « شما از این نکته غافلید که نفس انسان اگر به مقداری کافی وسیله زندگی نداشته باشد در اطاعت حق کندی می کند و کوتاهی می کند و نشاط و نیروی خود را در راه حق از دست می دهد و همین قدر که به قدر کافی وسیله فراهم شد آرام می گیرد. »

پایان بخش دوم.

پاورقی:

{1} تانترا: به معنای سامانه و هم‌چنین نوشتار است و در اصطلاح به معنای کتابی است که جنبه عملی دارد و شامل  شگردها و شیوه‌های بخصوصی است. اصطلاح تانترا یعنی مجموعه‌ای از انواع مختلف دانسته‌های مرموز که در هند باستان رایج بوده‌است. این اصطلاح حدود دو هزار سال قبل پدیدار شده و از حدود هزار و پانصد سال پیش به عنوان اصطلاحی جاافتاده در آموزه‌های رازآمیز باطنی به کار می‌رود.

منبع:

مطلبی که بین ./  و  /.  درج میشه مطالبی هست که از مقاله دانستنیهای اُشو گرفتم و بقیه، نظرات و تحلیل های بنده در این مورده، امیدوارم مورد توجهتون قرار بگیره و مفید واقع بشه، ضمن اینکه هدف از پیگیری این بحث ها یشتر برای آگاهی، به اشتراک گذاری نظرات و نقد این جریان هاست.

مطالب مرتبط:

عرفانهای نو ظهور: اشو و مکتب راجنیشیسم {1}

پ.ن:  مرد هر روز می آمد مسجد، یک نظر پیامبر صل الله علیه و آله  را ببیند، اگر نمی دید روزش شب نمی شد. روزی دور حضرت شلوغ بود. نمیشد او را ببیند. پیامبر متوجه شد و جایش را عوض کرد. مرد پیامبرش را دید و رفت. اما دوباره برگشت، پیامبر پرسید چرا دوباره آمدی؟ گفت بخاطر محبنی که نمودی دلم تنگ شد. پیامبر فرمودند بخاطر محبتش اهل نجات است. (سیره ابن هشام)

بهجت نوشت: انبیاء و ائمه علیهم السلام نیامده اند که بگویند مردم از دنیا بهره ای نداشته باشند؛ بلکه آمده اند طریقه دنیا داری با سعادت و عزت را به ما نشان بدهند. آیت الله بهجت (ره)