ناشنیدنی: چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم...
شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ
مادر شهید، عکس اول را آورد گفت: «این پسر اولم محسن است!» عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن؛ گفت: «این پسر دومم محمد است.» خواست بگوید این پسر سومم... سرش را که بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد... امام خمینی (ره) گربه اش گرفته بود... فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم...!
مطالب مرتبط
مخوفترین زندانهای صدام به روایت مادر شهید
دسته بندی شهدا و جانبازان