ناشنیدنی (13): خادمه ای که جز به قرآن سخن نمی گفت، که بود؟
شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۳۳ ب.ظ
عبدالله بن مبارک گوید : به زیارت خانه خدا می رفتم . در بین راه زنی فرتوت با چادری یشمین دیدم . گفتم : السلام علیک .گفت : سَلامٌ قَولا مِن رَبٍّ رَحیمٍ (و سلامی که سخن پروردگار مهربان است). گفتم : در این مکان چه می کنی ؟ گفت : وَ مَن یُضلِلِ الُله فَلا هادِیَ لَهُ (هر کس را که خدا گمراه کند هیچ راهنمایی برایش نیست).
دانستم که راه را گم کرده است . پرسیدم : به کجا می روی ؟ گفت : سُبحانَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الَاقصی.(پاک و منزّه است آن (خدایى) که بنده اش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصى که اطرافش را برکت دادهایم شبانه بُرد،) فهمیدم به مکه رفته و اکنون عازم بیت المقدس می باشد.موسسه عترت نور
گفتم : چه مدتی است در اینجا بسر می بری ؟ گفت : ثَلاثُ لَیالٍ سَوِیا.(سه شبانه روز) گفتم :غذائی با تو نمی بینم ، چه می خوری ؟ گفت : هُوَ یُطعِمُنی وَ یَسقینِ (کسی که هم او غذایم میدهد و آبم میدهد). گفتم : چگونه وضوء می گیری ؟ گفت : فَاِن لَم تَجِدوُا ماءًفَتَیَمَّمُوا صَعیدا.(و آبی نیافتید تا غسل کنید ، و یا وضو بگیرید ، با خاک پاک تیمم کنید) گفتم : مقداری غذا با من هست میل می کنی ؟ گفت : ثُمَّ اَتِمُّوا الصِّیامَ اِلَی اللَّیلِ (و روزه را به شب برسانید). گفتم : ماه رمضان نیست ، میتوانی افطار کنی . گفت :
گفتم : چه مدتی است در اینجا بسر می بری ؟ گفت : ثَلاثُ لَیالٍ سَوِیا.(سه شبانه روز) گفتم :غذائی با تو نمی بینم ، چه می خوری ؟ گفت : هُوَ یُطعِمُنی وَ یَسقینِ (کسی که هم او غذایم میدهد و آبم میدهد). گفتم : چگونه وضوء می گیری ؟ گفت : فَاِن لَم تَجِدوُا ماءًفَتَیَمَّمُوا صَعیدا.(و آبی نیافتید تا غسل کنید ، و یا وضو بگیرید ، با خاک پاک تیمم کنید) گفتم : مقداری غذا با من هست میل می کنی ؟ گفت : ثُمَّ اَتِمُّوا الصِّیامَ اِلَی اللَّیلِ (و روزه را به شب برسانید). گفتم : ماه رمضان نیست ، میتوانی افطار کنی . گفت :