پاسخ:
سلام آ سید میلاد
کجای نیستی چه خبر؟
نایاب شدی؟ چرا وبلاگ رو جمع کردی؟
با حرفت موافقم، همه آیین ها حتی اسلام
منحرف شده سخنان و نکته هایی دارند که با عقل به هیچ وجه جور در نمیاد! البته اسلام تشیع به دلیل پیروی از پیامبر و اولیای الهی از این انحرافات معصون ماندند.
برای من هم شبهه و ایرادات بر دین اسلام فقط به عنوان یک سوال مطرح نمیشه، این سوال حتماً باید جوابی داشته باشه که یا من توسطش قانع بشم یا ردش کنم، یعنی شیعه مولا علی ابن ابی طالب علیه السلام باید محقق دینش باشه هیچ چیزی رو بدون اثبات عقل و عشق نپذیره. برا همین جواب این سوالات هم برای خودم مهمه، قبل از پاسخ دادن به این سوالات باید بگم که همه محقیین و دانشمندانی که در مورد ادیان الهی و فرهنگ های دنیا تحقیق کردند همگی برای ارزش والای زن در اسلام اذعان دارند، پس سوال اینجاست این موارد و سوالات چگونه پاسخ داده می شود؟
در مورد سوره مبارکه النسا/٢۴: و زنان شوهردار(بر شما حرام است؛) مگر آنها را که(از راه اسارت) مالک شده اید؛ (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) ...قبل از توضیح باید بگم تو تفسیر نور اومده:
اسارت براى زنان کافر، به منزلهى طلاق آنان از شوهران است. مثل ایمان
آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان آوردن او را از شوهر جدا
مىکند.
ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب وملت که باشد.
ولى چون اسارت به منزله ى طلاق است، زن اسیر، پس از اسارت به مدّت یکبار
قاعده شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل باید عده نگهدارد و در مدّت عده
هیچ گونه ارتباط زناشویى با او جایز نیست. این طرح زناشویى بعنوان همسر یا
کنیز، از طرح بازگرداندن به کفّار یا رها کردن و بى سرپرست گذاشتن، بهتر
است.
حالا توجهت رو به نکاتی جلب می کنم:1- اسیر شدن زنان و کودکان یک ملت در جنگ(بدون در نظر گرفتن علت ایجاد جنگ که نکته ها در این بحث وجود داره که اتفاقا به بجث کمک می کنه و اگه مایل بودی در مورد شرایط جنگ در اسلام تحقیق کن) ممکن نیست مگر اینکه یاوران، شوهران و مدافعان آنها کشته شده باشند، بعبارتی اونها بی سرپرست شدند! و شوهرانشون رو از دست داده باشند
یعنی همون طلاق که با مردن شوهر اتفاق می افته.2- از طرفی خداوند در این آیه گفته شما می توانید با آنها ازدواج کنید با رعایت شرایطی، اما نگفته می توانید آنها را مجبور به ازدواج کنید، یعنی اینجا نکته ی که هسته اینه که اونها بی سرپرست گذاشته نشند،(دوباره تاکید می کنم درک کامل این نکات وقتی امکان داره که در مورد جنگ در اسلام کمی تحقیق کنی)
از طرفی یک اتفاق جالبتری می افته که حکمت خداوند رو نشون می ده و مایع مباهت انسان به خدا میشه که خداوند چنان برا ارزش انسان و خصوصا زن تاکید داره و اون ایمان اوردن یک شخص است همان هدف و ارزش و گوهر والایی که انسان به آن دست می یابد.
3- ادیان الهی به خاطر هدایت انسانها و جلوگیری از فساد انسان ها ظهور کردند، متاسفانه در میان انسانها چه مرد و زن اعمال قبیح و زنا در گذشته رواج داشته و این نکته در بین زنان و مردان بی سرپرست و بدون همسر مخصوصاً کنیزان زیاد بوده و خداوند با گذاشتن قوانینی هم خواسته گناهان از این قبیل دیگه تکرار نشوند و هم کرامت انسان و مخصوص زن حفظ بشه.
البته حکمت هایی دیگری نیز وجود داره که نمی خوام بحث خارج از حوصله بشه تا اینجا فکر کنم عقول رای به درستی این حکم بدهند.
ولی برای مطالعه زیاد می تونی یکجا به نظر تمام تفاسیر در این صفحه در مورد این آیه نگاه اجمالی بندازی:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=18395&AyeID=517در مورد سوره مبارکه النساء/11: در این حکم واقعاً حکمت های شیرین تر از عسل نهفته است، من انگشت به دهان موندم از حکمت هاش، ببین خدای متعال تا چه اندازه برای کرامت زن و ارزش زن توجه داشته، با روشن شدن این مطلب معلوم میشه که خدا طرفه زنها بوده (-: که ارث بیشتر به زنها می رسه!! می گی چطوری؟ الان به مدد تفاسیر عرض می کنم خدا اینجا واسه زنا پارتی بازی کرده D-:
فقط قبل از پاسخ این سوال این جواب رو متبرک به کلامی گهربار از ا
مام علی ابن موسی رضا علیه السلام می کنم:
امام رضا علیه السلام فرمودند رافت خداوند نسبت به زنان بیشتر از مردان است.
ابتدا شان نزول آیه رو میارم:
"عبد الرحمن بن ثابت انصارى" برادر "حسان بن ثابت" شاعر معروف صدر اسلام،
از دنیا رفت در حالى که یک همسر و پنج برادر از او به یادگار مانده بود.
برادران میراث عبد الرحمن را در میان خود قسمت کردند و به همسر او چیزى
ندادند.
او جریان را به خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد، و از آنها
شکایت نمود، در این هنگام این آیات نازل شد و در آن، میراث همسران دقیقا
تعیین گردید.
همچنین از "جابر بن عبد اللَّه" نقل شده که می گوید: بیمار شده بودم،
پیامبر (صلی الله علیه و آله) از من عیادت کرد، من بى هوش شده بودم، پیامبر
(صلی الله علیه و آله) آبى خواست و با مقدارى از آن وضو گرفت، و بقیه را
بر من پاشید و من به هوش آمدم. عرض کردم: اى رسول خدا! تکلیف اموال من بعد
از مرگم چه خواهد شد؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خاموش گشت، چیزى نگذشت که آیات 11 و 12 نازل
گردید و سهم وراث در آن تعیین شد.
به طور کوتاه بگم:
گرچه دریافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهرهگیرىاش دو برابر مرد است. فرض
کنید مقدار موجودى 30 باشد که دختر 10 و پسر 20 مىبرد، ولى دختر به خاطر
آنکه تعهّدى ندارد، سهم خود را پسانداز مىکند و براى مخارج زندگى از سهم
پسر که 20 بود بهرهمند مىشود. پس نیاز خود را از سهم مردش تأمین کرده و
سهم خود را ذخیره دارد. بنابراین دختر در گرفتن نصف مىگیرد، ولى در
بهرهگیرى کاملاً تأمین است.
در حدیثى از امام جوادعلیه السلام
آمده است: هیچگونه هزینه فردى واجتماعى بر عهده زن نیست، علاوه بر آنکه
هنگام ازدواج مهریه مىگیرد، ولى مرد هم مهریه مىدهد، هم خرج زن را
عهدهدار است. زن بىهیچ مسئولیّتى سهم ارث دریافت مىکند وحقّ پسانداز
دارد ولى در بهرهگیرى، از همان سهم مرد بهره مىگیرد.
از طرفی مرد با بردن 2 سهم اگه مجرد باشه قدرت ازدواج پیدا می کند(به نفع جامعه ) اگه متاهل باشه اوضاع زندگی و معاش خانواده اش رو بهبود میده(به نفع زنش و بچه هایش) یعنی 1 سهمی که زن برد همه اش برای خود اوست و به لحاظ شرعی و قانونی کسی نمی تواند او را مجبور به خرج کردن در مصارف زندگی کند
(البته عشق،دلسوزی،روح بلند زن و رافت او باعث اینکار خواهد شد تا یار و یاور همسرش کمک خرج زندگی باشد)
از آن طرف هم 2 سهم مرد همه اش خرج زن وبچه شد پس هر 3 سهم را زنان برده اند. ب
علم و حکمت، دو شرط ضرورى براى قانونگذارى است. احکام ارث، بر علم و حکمت الهى استوار است. «فریضة مناللّه ...حکیماً علیما»بطور کامل نظر تمام تفاسیر در مورد این آیه رو هم می تونی اینجا مطالعه کنی:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=18395&AyeID=504سید جان داداش متسفانه دارم آماده میشم برم دانشگاه، اگه عمری بود حتماً برمیگردم باهم صحبت کنیم، و درمورد بقیه آیات هم باهم تحقیق کنیم. واقعاً ممنونم از سوالات تکه باعث میشه منم حکمت های خدا رو مورد مطالعه قرار بدم مولای
متقیان علی علیه اسلام در این مورد می گه اگر افسرده شدید حکمت های خدا رو مطالعه کنید تا در دلتان شیرینی و رهای از افسردگی را بچشید. {نقل به مضمون}
پیشاپیش عید غدیر مولای علی علیه السلام رو به تمام فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها مخصوصاً امام زمان و شیعان خاندان عصمت و طهارت تبریک عرض میکنم.
یا حق/.
میلاد داداش یکم مطالب طولانی شد D-: دی (یکم!!!)
انقدر طولانی شد بفکر این افتادم اینارو تو وبلاگ به عنوان پست بزارم ((-:
در مورد آیه 282 سوره بقره هم باید بگم برای انسان ها به صورت کلی فقط یه معیار سنجش از دید خدا وجود دارد و مرد و زن بودن ملاک نیست و هر آیه دیگر از این آیه بود
شان نزول، شرایط نزول و تفسیر اون معلوم می کنه خداوند منظورش چیز دیگر است که انسان ها با نگاه اول برداشت می کنن، مشکل اساسی وهابی ها همین که با نگاه به آیه ای عمل می کنن و چگونه، چرا و در چه شرایطی براشون مهم نیست یعنی اینا اصن چیزی بنام قوه تعقل ندارن.
و اون آیه زیبا اینه: ان اکرمکم عندالله اتقاکم یعنی گرامی ترین شما (از زن و مرد) نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست.
و نکته دیگه اینکه دو زن به جاى یک مرد در گواهى، یا به خاطر روحیّه ى ظریف و عاطفى آنهاست و
یا به جهت آن است که معمولاً زنان در مسائل بازار و اقتصاد حضور فعّال
ندارندو آشنایى آنها با نحوهى معاملات کمتر است. یعنی بعبارتی مردان چون بیشتر بدنبال کسب و کار می روند اینطور بیان شده.
البته بین این تحقیقات من به نکاتی بر می خورم که برعکس جو سازی ها علیه مرد و ادای مظلوم نمایی برای زن، همون حرف امام مهربانی ها امام رضا علیه السلام رو اثبات می کنه که خداوند نسبت به زنان رئوف تر از مردان است.
مثلاً:
در بسیارى از حقوق و جزا ئیات مرد و زن با هم تفاوت دارند مثلاً اگر مردى
مرتد شود با شرایطى حکم او قتل است ولى اگر زنى مرتد شود حکم او قتل نیست
یا وظایفى که بر دوش مرد قرار داده شده بر زن نیست
یه نکته جالبی که وجود داره اینکه این عالم با یک درجه از 100 درجه محبت خدا و به خاطر یک زن آفریده شده که دوست داشتی بعداً در موردش حرف می زنیم.
و نکته ی دیگه که هم مهمه در مورد احکام زنان و مردان مورد توجه قرار بگیره، مکانیسم خلقى زن و مرد با هم متفاوت است، روحیات و اخلاق زن و مرد با هم یک
جور نیست. توقعى که خداوند از زن دارد با توقعى که از مرد دارد یکى نیست.
باید در کنار تمام این احکام مسئله برانگیز مباحث تکمیلی که رفع شبهه می کنه هم مطرح بشه تا معلوم بشه اینجا خدا مقصودش این نیست که ارزش زن خدای نکرده کمتره، زن والاترین معناها رو تو اسلام داره.
این نکته خیلی مهمه در مورد این آیه:بحث شهادت و اطلاع رسانى به قاضى ربطى به ماهیت مرد و زن و خلقت آن دو
ندارد. در بعضى موارد که شهادت مربوط به زنان باشد اصلاً شهادت مردان مورد
قبول نیست چون مرد در آن موارد نمى تواند شاهد باشد.این مثال زیبا رو از سایت pasokhgoo.ir پیدا کردم:
در وقایع و رخدادهاى کوچه و بازار، مردان بیشتر از زنان دست اندر کار
هستند. مردان به خاطر کار و تلاش و به دست آوردن زاد و توشه و گذران زندگى
با رخدادها و وقایع اجتماعى بیشتر مأنوس اند و اگر واقعه اى رخ داد، بیشتر و
بهتر در معرض اطلاع اند. فرض کنیم در خیابان دو نفر با هم دعوا مى کنند و
با چوب و چا قو و سنگ به جان یکدیگر افتاده اند. پس از چند دقیقه مردان
اطراف آنان را گرفته و آنان را از یکدیگر جدا مى کنند. این جا اگر قتلى یا
جراحتى واقع شد مردان چون شاهد و ناظر بوده اند بهتر مى توان از آنان شهادت
را پذیرفت.
در این جور وقایع یا اصلاً زنان حضور ندارند یا اگر حضور داشته باشند خود
را کنار مى کشند یا مردان آنان را به عقب مى رانند. از این رو پذیرفتن
شهادت مردان و نپذیرفتن شهادت یک زن مسئله طبیعى است و ربطى به نقص یکى و
کمال دیگرى ندارد.
و در نهایت اینکه از نظر اسلام بحث اداء شهادت و اطلاع رسانی به قاضی، هرگز بمنزله یک امتیاز نیست، که کسی را از آن محروم بدانیم یا نه، بلکه یک وظیفه و تکلیف و مسئوولیت است.این مطالب بطور کامل اینجا هست: اینجـــــــا و اینجــــــادر مورد این 2 تا قانون عجیب قریب هم تحقیقاتی کردم و به نتایج زیر رسیدم؛
قدم به قدم جلو میریم ببینیم چی میشه:
از نظر شرعی:از عبدالله بن سنان پس از بیان قاعدة دیه اعضا, چنین آمده است:
از امام صادق(ع) پرسیدم مردی که یک بیضه اش را از دست داده, چه حکمی دارد.
حضرت فرمود: اگر بیضه چپ باشد, دو سوّم دیه دارد. پرسیدم به چه علّت؛ مگر
شما نفرمودی هرچه در بدن زوج باشد, در یکی از آن, نصف دیه است. حضرت(ع)
پاسخ داد: علت این که دیه بیضه چپ بیش تر از بیضه راست است آن است که فرزند
از بیضه چپ به دست می آید؛ (عاملی, ۱۴۱۶: ۲۸۶).
از نظر علمی:در آقایان بیضه چپ پاینتر از بیضه راست است .و وریدهای که خون این بیضه را
تخلیه می کنند به ورید کلیوی چپ میریزند در صورتیکه در بیضه راست خون
وریدها به ورید اجوف تحتانی ریخته می شود ،ورید اجوف تحتانی بسیار بزری
بوده در صورتیکه ورید کلیه سمت چپ بسیار باریک است این امر سبب می شود که
در صورت ضربه به بیضه چپ وارد شود به راحتی در کلیه چپ لخته تشکیل شده
باعث گرفتن و آمبولی وریدی در کلیه چپ و نارسایی کلیه چپ شود(بعبارتی به غیر از بیضه کلیه هم از کار می افته)
و از نظر فلسفه احکام:یاد میاد در مورد ارث چه چیزایی گفته شد؟! اینکه نفع برنده باز زن هستش چون ارث مرد خرج زن و اولادش میشه ولی ماله زن پس اندازه خودشه می تونه واسه امور شخصی خرج کنه، به نظرم منطقی و عادلانه است یعنی کسی که بیشتر نیازشه(برای مخارج زن و بچه) بیشتر می گیره، زن که نمی خواد زن بگیره یا اگه زنه بچه داره خوب قبلاً از شوهرش بهش ارث کامل رسیده.
خدا قسمت هیچ بنی بشری نکنه واقعاً این اتفاقات اصلا چرا باید بیفته، انسانها چرا باید بر سر ندانم کاریا گرفتار این بحثا بشن خدا لعنت خدا شیطون رو.
حالا برگردیم با بحث دیه:تو نگاه اول اینطوری می فهمم که اگه مرد فوت کرد، خوب ارث اون میشه نفقه زن و بچه هاش.
علاوه بر آن، نفقه فرزندان نیز بر
عهده مرد است نه زن، لذا با رفتن مرد و مرگ او تعدادى فرزند واجب النفقه از
او باقى مىمانند که بایستى به نحوى این خلاء نیز پر گردد. بنابراین باید
قاعدتاً دیه مرد بیش از دیه یک زن باشد و این مطلب ربطى به جوهره زن و مرد
ندارد، بلکه به لحاظ عوارض خارجى مرگ آنها و اثرات آن در خانواده است.
این نکته هم جالبه:
نصف بودن دیه زن نسبت به
مرد مادامى است که دیه به میزان یک سوم (ثلث) نرسد و الاّ دیه مرد و زن در
کمتر از ثلث با هم مساوى است. لذا اگر دلیل نصف بودن دیه زن، مسئله نقص او
بود، باید همه جا دیه او نصف دیه مرد مىشد.یعنی وقتی بیشتر از یک سوم میشه معلومه برای مرد اتفاق سختی رخ داده که از پس زن و بچه مثل قبل بر نخواهد اومد و کمک خرج زن وبچه میشه این دیه. همیشه پای یک زن در میان است D-: دی
و بازهم یه نکته خوب بسیارى از مشاغل پردرآمدی که هستند با قوت، نیرو، وضعیت
جسمى و عمومى زنان تناسب ندارند و لذا فقط در انحصار مردان قرار دارند و
طبیعى است که بازدهى اقتصادى مردان را بالا مىبرد. عین قانون بیمه؟! ماشین گرون بیمه گرون داره، یعنی مرد بخاطر بازدهی اقتصادی بالا بیمه اش بالاست این در صورتیکه دیه رو یه جور بیمه حساب کنیم.
سید میلاد من می گم نعوذبالله خدا پارتی بازی کرده واسه زنا قبول نمی کنی دیگه ، اینجارو داشته باش:
سوال: اشکال دیگرى که ممکن است مطرح شود آنست که آیا نصف بودن دیه زن تبعیض علیه او و به نفع مردان است؟
دین اسلام دین مساوات است و جنس مرد و زن بودن در این
دین هیچ امتیازى نیست. لکن در امر نصف بودن دیه، مصلحتى وجود دارد. چنان که
احکام دیگرى در اسلام وجود دارد که به دلیل مصالحى که در آنها وجود دارد،
به نفع زنان وضع شده است.
قبلاً اشاره کردم ولی جالبه دوباره بگم
1- از جمله این که اگر شخص مسلمانى مرتد شود (مرتد
فطرى) چنانچه مرد باشد حتى اگر توبه هم کند، به نظر بسیارى از فقها به مرگ
محکوم مىشود، ولى اگر زن باشد در صورتى که توبه کند، آزاد شده و به زندگى
عادى خود برمىگردد.
2-یا در علل فسخ نکاح، اگر مردى بعد از عقد نکاح، دیوانه
شد، زن حق دارد نکاح را فسخ کند در صورتى که اگر همین اتفاق براى زن
بیفتد، مرد حق فسخ ندارد. خلاصه زن بلاست خدا هیچ خونه ای رو بی بلا نزاره.
تو تحقیقات به عبارات سخیفی بر خوردم که بی اندازه منو متاسف کرد برای عقل هایی که ادای تفکر را در می آورند، سید عزیز کلا باید گفت مقدار دیه ، مقدار ارزش وجودی زن و مرد رو تعیین نمی کنه که ما جاهلانه بگیم ارزش زن کمتر از بی ضه چپ مرد است این حف واقعآ بی شرمانه است.
بهشت زیر پای مادران است.
در مورد سوالاتی هم که در مورد زنان و اوضاع آنان در بهشت پرسیدی جواب هایی هست و قبلا من خیلی علاقمند بودم به اینها بپردازم ولی کلا با کمی تحقیق به این نتیجه رسیدم که خداوند متعال به خاطر حفظ ارزش زن و درگیر نشدن شخصیت والای زن به مسائل جنسی ، از بیان روشن این موضوعات پرهیز نموده، ولی در همین حد اطلاع دارم و برام کافیه که: در آخرت نیز برای زنان مردانی بهشتی وجود دارد بنام غلمان که در قرآن نامشان آمده.
بازم تا اینجا باشه بعداً حرف می زنیم، ممنون از پرسشات که برای خودم روشنگر خیلی از مسائل بود. امیدوارم جوابها بدردت خورده باشه
عید مبارک.
یا حق/.
بی گمان پایه اصلی اسلام، قرآن هست. نکته و موضوعات به دور از عقل در منابع بسیاری مثل حدیث ها، بحارالانوار و ... هست که می تونم براتون مثال بیارم ؛
درباره ی بحث اسارت زنان کافر؛ من قانع نشدم و چند اشکال وجود داره
درباره بحث ارث هم قانع نشدم و اشکالاتی هست؛