پیکایل،شکار لحظه ها

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

 

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

پیکایل،شکار لحظه ها

سلام،
پیکایل محلی است برای دیدن و شنیدن زیبایی های معنوی و مادی که کمتر به چشم آمدند و شنیده شده اند. پس با ما همراه شوید.
مطالب پیکایلی:
- نادیدنی:شامل شکار لحظه هایی که توسط
دوربین گوشیم(پیکایل)گرفته شده.{تصاویری
که توسـط گوشیم گـرفته شـده با لوگو وبـلاگ
منتشر میشه و بقیه با ذکر منبع.}
- ناشنیدنی:روایـات، حکایـات و مطـالب دینی
کــم گفته شده و کمتر شنیده شده...!
- طرح: شـامـل پوستـرهــای منــاسبـتی بـا
موضوعات روزهستش.
- وبگردی: معرفی وبلاگ و وب سایت های زیبا
-عرفان های نو ظهور: مطالعاتم در مورد مکاتب
نو ظهور و سردسته هاشون.
-...
یا حق/.

آخرین نظرات
نویسندگان
نشان دوستان
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمادگی برای ظهور» ثبت شده است

ناشنیدنی: انتقام گیرنده خون حسین علیه السلام

شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ب.ظ

اللهم العجل لولیک الفرج

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

«عصر امام صادقبود، یکی از شاگردان امام صادق به نام»  کــرّام می گوید: پیش خود سوگند یاد کردم که هرگز در روز غذا نخورم «روزه بگیرم» تا حضرت قائم آل محمد ظهور کند، به حضورامام صادقرفتم و عرض کردم: « شخصی از شیعیان سوگند یاد کرده که هرگز روزها غذا نخورد تا امام قائم (عج) ظهور نماید» «چه صورت دارد؟»

امام صادق فرمودند: بنابراین ای کــرّام! باید هر روز را روزه بگیری، ولی دو روز در ایام سال یعنی عید قربان و عید فطر را روزه نگیر و همچنین سه روز تشریق «روز 11 و 12 و 13 ذیحجه» و وقتی که بیمار و مسافر هستی روزه نگیر«برای اینکه بدانی در انتظار حضرت قائم، تا چه اندازه مهم است، به این مطلب توجه کن:

هنگامی که امام حسین به شهادت رسید، آسمانها و زمین و هر چه در آنها است و فرشتگان ناله کردند و گفتند: « خداوندا به ما اجازه بده مخلوقات را هلاک و نابود کنیم، زیرا به حریم تو بی احترامی کردند و برگزیده تو را کشتند». خداوند به آنها وحی کرد: « ای فرشتگان و آسمانها و زمین، آرام باشید.» سپس خداوند، یک پرده از پرده ها را عقب زد، محمدو دوازده وصی او در آنجا بودند، آنگاه دست قائم (عج) را گرفته و سه بار فرمودند: (ای فرشتگانم و ای آسمانها و زمینم، بهذا انتصرُ لهذا: «به وسیله این (قائم) انتقام می گیرم از (خون) این (مام حسین)

منبع: اصول کافی؛ (باب ما جاء فی الاثنی عشر (ع …) حدیث 19 ، ص 5

پ.ن: و عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد بکوشیم حسین دل به دست یزید نفس لب تشنه شهید نشود.

عکس: اسلام علیک یا اباصالح المهدی
 
حکایت می کنند وقتی که حضرت یوسف صدیق علیه السلام را به مصر بردند تا در معرض فروش بگذارند ، پول های زیادی برای خریداری یوسف علیه السلام حاضر کردند ، ناگاه پیر زنی کلاف ریسمانی برای خرید حضرت یوسف علیه السلام آورد .موسسه عترت نور

شخصی به آن پیر زن گفت:
ای نادان با این همه مالی که اشراف برای خرید او حاضر کردند ، تو را چه می شود که به این کلاف ریسمان طمع داری ، یوسف را خریداری کنی... ! پیره زن گفت : می دانم به این مقدار ناقابل یوسف را به من نمی دهند ، لکن مقصودم این است که وقتی خریداران یوسف تعدادشان را شماره کردند من هم داخل آنها محسوب شوم .

''گفت یوسف را چو می فروختند مصریان از شوق او می سوختند، زان زن خونی بخون آغشته بود، ریسمانی چند بر هم آغشته بود، در میان جمع آمد باخروش، گفت کی دلال کنعانی فروش، این زمین بستان و با من بیع کن، دست در دست منش نه، بی سخن خنده آمد مرد را، گفت ای سلیم نیست در خور تو این  یتیم، ییره زن گفتا که دانستم یقین، کین پسر را کس نی فروشد بدین، لیک اینم بس که دشمن چه دوست گوید این زن از خریداران اوست.

داستانی از پیامبر مکرم اسلام که مربوط به قضیه فروش یوسف است:

روزی حضرت محمّد (صل الله علیه و آله وسلم)  برای اقامه نماز عازم مسجد بودند، در بین راه با کودکان روبرو گردیدند که سرگرم بازی بودند. آنان با دیدن حضرت ، نزد ایشان آمده و برگرد آن حضرت حلقه زدند و از حضرت خواستند که آنها را...


در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...