نادیدنی (14): گل آشفته از فراق...!
دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۰۱ ق.ظ
اللهم عجّل لولیک الفرج
عکس نوشت: گل های آشفته! تمام گل ها از فراق گل نرگس آشفته هستند، فراق گل نرگس تمام گل های عالم را رنجور و کم عمر کرده، هر گلی که غنچه می شود و باز می شود، سر می گرداند و بدنبال گل نرگس می گردد تا می بیند که نیست غم او را فرا می گیرد و از باز شدن خجل می شود که من بهر چه از گل نرگس زودتر شکفتم...و پــا به پژمردن می گذارد...ولی ما روز به روز...!
پانوشت2: شاید آن روز که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد... خبر از دل پر درد گل نرگس نداشت...!باید اینطور نوشت: چه شقایق و چه گل پیچک و یاس تا نیاید گل نرگس زندگی دشوار است.
از سری مطالبی که در انتقال با برنامه مهاجرت با مشکل بر خورده و اینجا با تاخیر ارسال شده.
اینا هیچ کدومشون نه با دکتر شریعتی و سهراب آشنا هستن و نه با کوروش و پادشاهان ایرانی. همش توی توهم روشنفکری زندگی میکنن. فکر میکنن اگه قراره بی ریش و غیر چادری باشن حتماً باید این حرفارو بزنن.
من کتاب حج دکتر شریعتی رو تا نصفه هاش خوندم، با این حال که بعضی موارد حرفای خارج از چارچوب میزن اما اون دغدغه و نگرانی که امثال دکتر شریعتی دارن، یکی از این روشنفکر نماها ندارن. اون مقدار که دکتر شریعتی توی کتابش از آیات قرآن استفاده میکنه هیچ کدوم از اینا اصلاً قبول ندارن. فقط یه اسم و چهارتا جمله متفکرانه به زبون میارن و فکر میکنن خیلی آدم حسابی هستن.
بگذریم ...
سید جون احتمالاً من هم به گروه بچه های بلاگ.آی آر بپیوندم.