بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا، ای آن که در برابر آنچه میدهی، پاداش نمیخواهی.
ای آن که از بخشش خود پشیمان نمیشوی.
ای آن که پاداش بندهات را نه هم وزنِ آنچه کرده، بلکه افزونتر میدهی.
تو بیاستحقاقِ ما نعمت میدهی، و از روی تفضّل گناه را میآمرزی.
عذاب تو عین عدالت است، و حکم تو خیر و صلاح ما.
اگر عطا کنی، آن را به منّت نیامیزی، و اگر منع کنی، از روی ستم نباشد.
به هر کس که سپاست گوید، جزا میبخشی، حال آن که تو خود سپاس گفتن را به او الهام کردهای،
و به هر کس که تو را ستایش کند، پاداش میدهی، حال آن که تو خود به او ستایشگری آموختهای.
بسم الله الرحمن الرحیم
تتمه: سلام به همه دوستای ارزشی و با محبتم که تو این مدت بنده رو تنها نگذشتند، امیدوارم نماز و روزه هاتون انشالله قبول درگاه حق قرار گرفته باشه و پاکیزه از ماه رمضان خارج شده باشید، عید سعید فطر رو هم تبریک عرض می کنم. از تمام دوستان عزیزم که از سر لطف بهم سر می زنند عذرخواهی می کنم که به خاطر مشغله های فراوان دیگه نمی تونم مثل قبل بهشون سر بزنم و وبلاگ رو بروز کنم و امیدوارم از قصور بنده چشم پوشی کنید.
یا حق/.
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید مهمترین لحظه زندگی او، که همان سرانجام او را رقم زد فرار او از خانه ای سرهنگی بود که کل خدمتش را باید در خانه او می گذراند. تا زن بی حجاب صاحب خانه را دید فرار را بر قرار ترجیح داد و بعد از آن عبدی شد که نظر کرده مولا بود.
یوسف نبی علیه السلام و ابن سیرین مزد این کارشان را گرفتند و عمری با عنایات حق زندگی کردند و شهید عبد الحسین برونسی نیز همچون آنان در زندگیش کرامات زیادی از خود نشان داد و در مدت زندگیش جز رضای حق را طلب نکرد. روحش شاد.
قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی ، به مناسبت های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد. گاهی آن قدر مطمئن حرف می زند که می گوید : اگر من در این عملیات شهید نشدم ، در مسلمانی ام شک کنید! و از آن بالاتر این که به بعضی ها ، از تاریخ ومحل شهادتش نیز خبر می دهد که چند روز بعد ، همان طور هم می شود.
در ظاهر امر، او کارگری بنّا است که در دوران قبل از انقلاب ، رنج وشکنجه بسیاری را در راه اسلام تحمل می کند؛ و در دوران بعد از انقلاب هم که زمینه برای رشد او مهیا می شود ، چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که زبانزد همگان می گردد و نامش حتی به محافل خبری استکبار جهانی نیز کشیده می شود ، و سردمداران کفر برای سر او جایزه تعیین می کنند.
اما در باطن امر، موردی که قابل تامل است و می توان به عنوان رمز موفقیت، و در واقع رمز رستگاری او نام برد؛ عبودیت و بندگی بی قید و شرط آن شهید والامقام در مقابل حق و حقیقت .[1]
مقام معظم رهبری در جمع فیلم سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون در تاریخ بیست و ششم خرداد هشتاد و پنج در مورد این کتاب می فرمایند:
الان چند سالی است که کتابهایی درباره سرداران و فرماندهان باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابها هستم و میخوانم.بعضی از اینها را من خودم از نزدیک می شناختم و آنچه در باره شان نوشته شده، روایتهای صادقانه و بسیار تکان دهنده است – این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است – آدم میبیندبرخی از این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده اند؛
این اوستا عبدالحسین برونسی، یک جوان مشهدی بنا، که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته اند و من توصیه میکنم و واقعا دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم.
دانلود نسخه PDF برای کامپیوتر و نسخه Jar برای موبایلبا حجم 5/6 مگابایتصرفاً جهت اطلاع: قیمت 84000 ریالاین کتاب به چاپ صد و بیستم خود با تیراژ کلی 329000 نسخه رسیده است. 2- برای خواندن کتاب پس از باز کردن فایل pdf بر روی آن کلیک راست کرده و گزینۀ Rotate clockwise را انتخاب کنید . |
منبع:
مطالب مرتبط:
برای دریافت عکس با کیفیت (رزولوشن 300) و حجم 1.05 مگابایت
اینجا کلیک کنید.
لینک های نامربوط:
[1]عکس های مراسم ازدواج 2 نفر از اعضای مجمع جهانی ارتدوکس یهوی + حجاب کامل عروس!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام؛ یکی از شُبهاتی که پیرامون انبیاء الهی و امامان معصوم وجود داره اینکه؛ آیا اونها تمام آگاهی ها،علوم و اسرار رو بعد از رسیدن به مقام نبوت یا امامت بدست آوردند؟ آیا اونها برای بدست آوردن این علوم زحمتی متحمل شده اند یا به محض رسیدن به این مقام با انتخاب خداوند تمام علوم به اونها عطا شده؟! که اگه اینطور باشه میشه گفت دانشمندان برای یادگیری و دانش زحمت های زیادتری متحمل شده اند!
جواب این سوالات بخوبی در فصل اوّل کتاب پر محتوی انسان 250 ساله در بخش "پیامبراعظم" اومده، البته نه اینکه کتاب سعی در پاسخ به این سوالات داشته باشه، بلکه در آغاز این بخش اشاره ای به بعثت پیامبر خاتم شده و در میان کلام به این موضوع بدون داشتن هدف پاسخ، به جواب سوالات بالا اشاره ای شده، البته بدیهی هستش که اگه هدف پاسخ به سوالات بالا می بود جواب باحوصله و تخصصی تری می طلبید. بهرحال این قسمت از کتاب رو برای مطالعه و پاسخ به این سوال می زارم .
خود آن حضرت، بنابر حدیث متواتر و معروف، فرمود: «بُعِثتُ لأُتمِّمَ مَکارِمَ الأخلاق ». بعثت با این هدف در عالم پدید آمد که مَکرمت هاى اخلاقى و فضیلت هاى روحى بشر عمومیت پیدا کند و به کمال برسد. تا کسى خود داراى برترین مکارم اخلاق نباشد، خداوند متعال این مأموریت عظیم و خطیر را به او نخواهد داد؛ لذا در اوایل بعثت، خداوند متعال خطاب به پیغمبر مى فرماید: «وَ إنّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم». ساخته و پرداخته شدن پیغمبر، تا ظرفى بشود که خداى متعال آن ظرف را مناسب وحى خود بداند، مربوط به قبل از بعثت است؛
لذا وارد شده است که پیغمبر اکرم که در جوانى به تجارت اشتغال داشتند و درآمدهاى هنگفتى از طریق تجارت به دست آورده بودند، همه را در راه خدا صدقه دادند؛ بین مستمندان تقسیم کردند. در این دوران که دوران اواخر تکامل پیغمبر و قبل از نزول وحى است دورانى که هنوز ایشان پیغمبر هم نشده بود پیغمبر از کوه حرا بالا مى رفت و به آیات الهى نگاه می کرد؛ به آسمان، به ستارگان، به زمین، به این خلایقى که در روى زمین با احساسات مختلف و با روش هاى گوناگون زندگى می کنند. او در همة اینها آیات الهى را می دید و روز به روز خضوع او در مقابل حق، خشوعِ دل او در مقابل امر و نهى الهى و ارادة الهى بیشتر مى شد[1] آنان به مرحله ای از کمال رسیده اند که قهراً به بخشی از علم غیب با اذن الهی واقف هستند.[2]
بسم الله الرحمن الرحیم
در جامعه خودمان هیچ مجالی به گسترش اندیشه غیر اسلامی و ضد اسلامی ندهیم. نمی گویم با زور، نمی گویم با قهر و غلبه، که می دانیم با اندیشه و فکر؛ جز از راه اندیشه و فکر نمی شود مبارزه کرد، بلکه می گویم از راه های درست و منطقی و معقول، باید اندیشه های اسلامی گسترش پیدا کند. (انسان 250 ساله ص 344)
بعد از اینکه اُشو ما رو به دوری از افراد غمگین و دارای انرژی های منفی برحذر می کنه به ما پیشنهاد می کنه همیشه و همه جا با افراد شاد {که خدا آنجاست} باشیم و بدین ترتیب خانواده مد نظر خودش را معرفی می کنه و خانواده جاش رو به کمون می دهد. قبل از شروع بحث بهتره مختصری در مورد کمون بدونیم؛
کمون چیست؟ به اختصار شاید بتوان معنای این واژه را در مکتب پوپولیسم(حکومت توده وار) که در دهه 1860 در روسیه تشکیل شد، یافت. کمون مدلی از زندگی دسته جمعی بود که خانواده در آن معنایی نداشت.