ناشنیدنی: اولین کسی که با خلیفه اول بیعت کرد؟
بسم الله الرخمن الرحیم
سلام، این روزها یاد کلامی از علامه امینی(ره) می افتم که در روز عاشورا برای سلامتی امام زمان عج صدقه کنار می گذاشتند و می فرمودند این روزها قلب حضرت در فشار است، مطمئناً این روزها نیز قلب مولایمان در فشار است. در چند روز مانده به شهادت حضرت فاطمهتصمیم گرفتم مطالبی درباره وقایع اتفاق افتاده بین وفات پیامبر تا شهادت ام ابیها رو به عنوان مطالب ایام فاطمه منتشر کنم، امیدوارم مقبول خداوند و امام زمان عج قرار بگیرد.
اولین کسی که با خلیفه اول بیعت کرد، که بود؟
أبان بن أبی عیّاش از سلیم بن قیس نقل می کند که گفت: از سلمان شنیدم که می گفت: وقتی که رسول خدااز دینا رفت و مردم آنچه می خواستند انجام دادند و با ابوبکر و عمر و ابو عبیدة جراح پیش انصار رفته و با دلایل علی
را با آنان مخاصمه کرده و آن ها را مغلوب ساختند و گفتند: ای قریش بر أمر خلافت از شما مستحق تردند زیرا رسول خدا
از قریش است و مهاجرین از شما بهترند چرا که خداوند در کتابش آنان را نام برده و به آنان فضیلت داده و رسول خدا
در مورد آنان فرموده: «ائمه از قریش هستند.»
سلمان گفت: من نزد علیرفتم و در حال که او مشغول غسل رسول خدا
بود؛ رسول خدا
به علی
وصیت کرده بود که کسی غیر از او آن حضرت را غسل ندهد و علی
پرسیده بود چه کسی مرا در این کا یاری می کند؟ پیامبر فرموده بود: جبرئیل بنابراین علی
غسل هیچ عضوی را اراده نمی کرد مگر آنکه برایش می گرداندند. هنگامی که علی
غسل و حنوط و تکفین پیامبر
را به پایان برد من و ابوذر و مقداد و حضرن زهرا
و امام حسن و امام حسین
را به کنار بدن مطهر رسول خدا وارد کرد و انگاه خودش جلو ایستاد و ما در پشت سر او صف کشیدیم و بر پیامبر
نماز خواندیم در این حال عایشه در اتاق بود ولی چیزی نمی دانست و خداوند بینایی او را گرفته بود.
سپس علیده تن از مهاجرین و ده تن از انصار را وارد کرد، آنها همینطور وارد می شندند و دعا می کردند و خارج می شندند تا اینکه از مهاجر و انصار کسی باقی نماند مگر اینکه به این صورت بر پیامبر
نماز خواندیم. سلمان فارسی می گوید: هنگامی که علی
و رسول خدا
را غسل می داد از کاری که مردم کرده بودند به او خبر دادم و گفتم: هم اکنون ابوبکر بر منبر رسول خدا
نشسته و مردم راضی نمی شوند که با یک دست با او بیعت کنند و برای همین همه آنان با هر دوست چپ و راستشان با او بیعت می کنند.
در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید {اینجا}
علیفرمود «ای سلمان، ایا اوّلین کسی را که بر منبر رسول خدا
با او بیعت کرد شناختی؟» عرض کردم: نه، ولی او را در ظلّه بنی ساعده وقتی که انصار مغلوب شدند دیدم و اولین کسی که با ابوبکر بیعت کرد مغیره بن شعبه بود و بعد او بشیر بن سعید و بعد ابو عبیدً بن جرّاح و بعد عمر بن خطاب و بعد سالم مولی أبی خزیفه و معاذ بن جبل. علی
فرمودند: در مورد این ها از تو سول نکردم، می دانی هنگامی که ابوبکر از منبر بالا می رفت اولین کسی که بیعت کرد چه کسی بود؟
عرض کردم : نه ولی پیرمردی را دیدم که از شدت پیری بر عصایش تکیه کرده بود و بر پیشانی اش اثر سجده ای بود که به شدت پینه بسته بود. او اولین نفری بود که از منبر بالا رفت و در حالی که گریه می کرد گفت: شکر خدایی را که مرا زنده نگهداشت تا تو را در این مقام ببینم. دستت را باز کن. ابوبکر دستش را باز کرد و او با ابوبکر دست بیعت داد سپس گفت :امروز روزی مانند روز آدم است{!}، آنگاه از منبر پایین آمده و از مسجد خارج شد.
علیفرمودند: ای سلمان آیا فهمیدی او که بود؟ عرض کردم نه، ولی از سخنان او نارحت شدم، گویی رحلت رسول خدا
را به تمسخر گرفته بود. علی
فرمود: او ابلیس بود، همانا رسول خدا به من خبر داده که ابلیس و روسای اصحابش هنگام منصوب شدن من به دست رسول خدا و به امر خدا در روز غدیر حاضر و شاهد بوده اند و دیدند که رسول خدا
به مردم فرمودند: من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیارترم و به آنان فرمود که حاضران {این موضوع را} به غائبان برسانند . در این هنگام شیاطین و روسای اصحاب ابلیس رو به ابلیس کرده و گفتند: همانا این امت، امتی بخشیده شده و محافظت شده هستند و نه تو و نه ما راهی بر آنان نداریم، چرا که پناهگاه و امام آنان بعد از پیامبرشان به آنان معرفی شده و ابلیس دلتنگ و محزون رفت... .
منبع: کتاب اسرار خاندان رسول ص 73
خدا به فریاد همه ی ما برسه.