پیکایل،شکار لحظه ها

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

 

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

پیکایل،شکار لحظه ها

سلام،
پیکایل محلی است برای دیدن و شنیدن زیبایی های معنوی و مادی که کمتر به چشم آمدند و شنیده شده اند. پس با ما همراه شوید.
مطالب پیکایلی:
- نادیدنی:شامل شکار لحظه هایی که توسط
دوربین گوشیم(پیکایل)گرفته شده.{تصاویری
که توسـط گوشیم گـرفته شـده با لوگو وبـلاگ
منتشر میشه و بقیه با ذکر منبع.}
- ناشنیدنی:روایـات، حکایـات و مطـالب دینی
کــم گفته شده و کمتر شنیده شده...!
- طرح: شـامـل پوستـرهــای منــاسبـتی بـا
موضوعات روزهستش.
- وبگردی: معرفی وبلاگ و وب سایت های زیبا
-عرفان های نو ظهور: مطالعاتم در مورد مکاتب
نو ظهور و سردسته هاشون.
-...
یا حق/.

آخرین نظرات
نویسندگان
نشان دوستان
پیوندها

ناشنیدنی: 3 خصلت برای نایل شده به مقام عرفا... .

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ

.

بِسْم الِله الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

حضرت موسی در حالی که به بررسی اعمال بندگان الهی مشغول بود، نزد عابدترین مردم رفت.شب که فرا رسید، عابد درخت اناری را که در کنارش بود تکان داد و دو عدد انار افتاد. رو به موسی کرد و گفت: ای بنده خدا تو کیستی؟ تو باید بنده صالح خدا باشی؟ زیرا که من مدتها در اینجا مشغول عبادت هستم و در این درخت تاکنون بیشتر از یک عدد انار ندیده ام و اگر تو بنده صالح نبودی، این انار دومی موجود نمی شد!
 

موسیگفت: من مردی هستم که در سرزمین موسی بن عمران زندگی می کنم. چون صبح شد حضرت موسی پرسید: آیا کسی را می شناسی که عبادت او از تو بیشتر باشد؟ عابد جواب داد: آری! می شناسم و  نام و نشان او را گفت.
 

موسی به نزد وی رفت و دید عبادت او خیلی زیادتر از عابد اول است. شب که شد برای آن مرد دو گرده نان و ظرف آبی آوردند. عابد به موسی گفت: بنده خوب خدا تو کیستی؟ تو باید بنده صالحی باشی! چون مدتهاست من در اینجا مشغول عبادت هستم و هر روز یک عدد نان برایم می آمد و اگر تو بنده صالحی نمی بودی این نان دومی نمی آمد و این، به خاطر شماست.

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید... .

حضرت موسیباز فرمودند:من مردی هستم در سرزمین موسی بن عمران زندگی می کنم! سپس از او پرسید: آیا عابدتر از خود، کسی را سراغ داری؟ گفت:آری! و نشانی آهنگری در شهر را نشان حضرت داد و گفت  عبادت او از من بیشتر است.حضرت موسی با همان نشان پیش آن مرد رفت و دید وی عبادت معمولی دارد، ولی مرتب در ذکر خداست.
 

وقت نماز که فرا رسید، برخاست نمازش را خواند و چون شب شد، دید در آمدش دو برابر شده، روی به حضرت موسی نمود و گفت: تو بنده صالحی هستی! زیرا من مدتها در اینجا هستم و درآمدم همیشه به یک اندازه معین بوده و امشب دو برابر است. بگو ببینم تو کیستی؟ حضرت موسیهمان پاسخ را گفت: من مردی هستم که در سرزمین موسی بن عمران زندگی می کنم. سپس آن مرد درآمدش را سه قسمت نمود. قسمتی را صدقه داد و قسمتی را به مولا و صاحبش داد و با قسمت سوم غذا خرید و با حضرت موسیبا هم خوردند.
 

در این هنگام موسی خندیدند. مرد پرسید: چرا خندیدی؟ موسیپاسخ داد: مرا راهنمایی کردند عابدترین انسان را ببینم، حقیقتاً او را عابدترین انسان یافتم. او نیز دیگری را به من نشان داد، دیدم عبادت او بیشتر از اولی است. دومی نیز شما را معرفی کرد و من فکر کردم عبادت تو بیشتر از آنان است ولی عبادت تو مانند آنان نیست! مرد گفت: بلی! درست است، من مثل آنان عبادت ندارم، چون من بنده کسی هستم، آزاد نیستم، مگر ندیدی من خدا را ذکر می گفتم. وقت نماز که رسید تنها نمازم را خواندم،
 

اگر بخواهم بیشتر به عبادت مشغول شوم به درآمد مولایم ضرر می زنم و به کارهای مردم نیز زیان می رسد. سپس از موسیپرسید: می خواهی به وطن خود بروی؟ موسی پاسخ داد: بلی! مرد در این وقت قطعه ابری را که از بالای سرش می گذشت صدا زد، و خطاب به ابر گفت: پایین بیا! ابر پایین آمد و آهنگر پرسید: کجا می روی؟ ابر گفت: به سرزمین موسی بن عمران.
 

مرد: این آقا را هم با احترام به سرزمین موسی بن عمران برسان.هنگامی که حضرت موسی به وطن بازگشت عرض کرد: با خدایا! این مرد چگونه به آن مقام والا نایل گشته است؟

خداوند فرمود:(ان عبدی هذا یصبر علی بلائی و یرضی بقضایی و یشکر نعمائی): این بنده ام بر بلای من شکیبا، به مقدراتم راضی و بر نعمتهایم شاکر است.

پ.ن بی ربط: عمر نیست این که با تو می گذرد لحظه های رفته من است که به من باز می گردد... .

  • سید امیر علی حیدری

حضرت موسی علیه السلام

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم  (۷)

استفاده کردیم...

فکر می کردم آن داستانی باشد که در نهایت به نزد مردی می رود که از مادر ناتوانش نگهداری می کند!

موید باشید.

  • رضا روشنی از جمجمه ات را بخدا بسپار
  • دوست عزیز

    من از سبک و طرج ایشون خوشم می اید!برای همین نه اینکه کاملا تقلید کنم ولی ایده از ایشان میگیرم و فعلا هم کارم پیشرفت خوبی داشته...

    مظالب من شبیه به مطالب ایشونه و سبکم کاملا به تقلید از دوئله!

    حالا او که نیست ما سنگر را خالی نمیگذاریم!

    راستی : انقدر حرفهایم را قورت دادم که اگر به چشمانم نگاه کنی کر میشوی
    پاسخ:
    رضا جان خیلی کار خوبی می کنه
    من به خاطر المان های دوئل احساس میکردم این وبلاگ توسط خود آقا میثم
     داره اداره میشه و رضا اسم مستعاره، واسه همین پرسیدم
    امیدوارم کارت رفته رفته قوی تر بشه و المان های مخصوص خودت را بزنی
    بچه شیعه ها و وبلاگ نویس های ارزشی همیشه تحت حمایل پیکایل هستند
    یا حق/.

    با سلام. لینک شدید.

    سلام علیکم

    شما به ایستگاه فاطمیه ی ما دعوت شدید.

    این پنج شب همراه ما باشید.

  • دل تنگــ امام زمان (عج)
  • سلام مومن
    عالی بود .
    للحق
  • رضا روشنی از جمجمه ات را بخدا بسپار
  • سلام عکس خودم میباشد!




    بسیار زیبا بود

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">