ناشنیدنی: نگذارید جوانمردی از میان برود...
بسم الله الرحمن الرحیم
از احوالش معلوم بود که گم شده.جوان درمانده و از همه جا رونده تو بیابان پیش می رفت، راهش رو گم کرده بود و عطش نایی براش نذاشته بود. کم کم داشت ناامید میشد و به خوب مردن فکر می کرد!
تا که از دور لکه سیاهی رو دید، سرش گیج می رفت، نمی تونست واضح ببینه، جلوتر که رفت بساط پیرمردی با صفا رو دید، پیرمرد هم تا اون رو دید فهمید که گم شده، پیر مرد فرصت درخواست کردن چیزی رو بهش نداد و سریع دست بکار شد، بهش آب و غذا داد تا جوان سر حال بیاد، تا صبح کنار آتیش خوابید.
در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید؛
صبح مرد جوان از خواب که بلند شد دید همه جا آرومه، نگاش به اسب افتاد، اسب زیبایی بود، یک آن خودش رو انداخت رو اسب، شروع کرد به فرار...!پیر مرد که گویا در تدارک صبحانه برای مرد جوان بود از صدای اسب به خودش اومد و تا اومد دید جوان در حال دور شدن با اسبشه، داد زد و گفت: «لطفا از این ماجرا به کسی حرفی نزن!»
جوان که تعجب کرده بود و انتظار شنیدن حرف دیگه ای از پیرمرد داشت گفت: « چرا؟»پیرمرد با متانت طبع گفت: « چون می ترسم اگه کسی فردا روزی تو بیابون حیرون و سرگردون شد و راهش رو گم کرد، مردم از کمک و باری کردنش حذر کنن و اینطوری جوانمردی از بین بره...» عرق سردی بر پیشانی مرد جوان به سمت صورتش در حرکت بود...و ناخواسته از حرکت باز ایستاد...
پ.ن بی ربط: از مدت ها پیش یک برنامه از شبکه چهار پخش می شد که دکتر ولایتی پای ثابت این برنامه بود... البته در برنامه های دیگه ای هم ایشون شرکت می کردند.. شخصیت جالبی داره دکتر، اون روزا تا به انتخابات دوره یازدهم زیاد وقت بود و کسی تو فکر انتخابات نبود، می گفتم دکتر حتماً می خواد کاندیدا بشه واسه ریاست جمهوری، و همه اعتراض می کردن که نه آقای ولایتی از صدا و سیما واسه اینکار استفاده نمی کنه،اما خوب این حرف من اصلا ربطی به این نداشت که دکتر داره سوء استفاده می کنه، این فقط یک حس بود، چون تا حالا ایشون کمتر تو برنامه ای دیده بودم و اعتقادم خودمم همین بود، چون برنامه اصلا سیاسی نبود و بیشتر به مسائل تاریخی و فرهنگی ربط پیدا می کرد، با این حال رأی جدی من تو اون زمون آقای ولایتی بود( البته نه اینکه حالا هم نباشه اما خبر آمدن کاندیداهای دیگه باعث شد دست نگه دارم و تحقیق بیشتری بکنم الان شخص مورد نظر مقدار ایکس را در خودش نگه داشته.) و دوست داشتم ایشون خودشون رو در معرض انتخاب مردم بزارن، القصه؛ زد و این اتفاق افتاد، تا اینکه حرف های جدید دکتر قالیباف در یک همایش در مورد مفتخر بودنشون به تکنوکرات بودن، و با فاصله کمی بعد از این جریان در سال نو حرف های مقام معظم رهبری در مشهد مقدس در مورد انتقاد از آقایان تکنوکراتی یکطرف و ائتلاف ایشون با دکتر ولایتی و دکتر حداد عادل که دوتا از چهره های شاخص ولایت مداری هستند یک طرف!!! کمی برام تأمل برانگیز بود؟
لینک های مرتبط با پ.ن:
- ۹۲/۰۱/۰۶
دفتر سرنوشتت را ورق زنند خاطراتت را پاک کنند
و در پایانش بنویسند قسمت نبود
سلام بروزم با مطلبی بانام غربت فاطمیه
هروقت بروز شدید خبرم کنید ممنونم